در
کتابخانه
بازدید : 1640387تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Expand تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وقتی كه او این استدلال را به كار برد و گفت: بهترین راه این است كه ما چنین حرفی را بزنیم، قریش خیلی خوشحال شدند و شادی كردند و كف زدند و گفتند: راست می گوید، بعد از این منطق ما باید چنین منطقی باشد، باید بگوییم قرآن جادو است. قرآن ضمنا اشاره می كند كه ای كاش این مرد این حرف را روی عقیده گفته بود، این حرف را روی كمال عناد می گوید، یعنی خودش می داند كه دارد می سازد و ساختگی می گوید، خودش می داند كه در مقابل یك حقیقت قرار گرفته است ولی برای اینكه روی این حقیقت را بپوشاند عناد و جحود می ورزد و كافرماجرایی می كند.
مكرر گفته ایم كه كفر واقعی همان است كه ما امروز به آن «كافرماجرایی» می گوییم. هركسی كه به یك حقیقتی ایمان ندارد، نمی شود او را كافر گفت، چون بسا هست ایمان ندارد از باب اینكه اطلاع و خبر ندارد، دلیلش به او نرسیده است. چون نمی داند، تقصیری ندارد. او قاصر است نه كافر. كافر آن كسی است كه كافرماجرایی می كند یعنی وقتی كه در مقابل حقیقت واقع می شود، حس می كند، لمس می كند ولی می خواهد رویش را بپوشاند. اصلاً كُفر از كَفْر است و كَفْر یعنی پوشاندن. این آقای ولید بن مغیره را ریحانه قریش (گل قریش) می گفتند. قرآن در آیه دیگری نقل می كند كه: لَوْ لا نُزِّلَ هذَا اَلْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ اَلْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ [1]می گفتند اگر هم بنا بود قرآن بر یك بشر نازل شود چرا بر تو مرد یتیم فقیر نازل شد؟ چرا به یكی از این دو شخصیتِ بزرگ در این دو شهر (شخصیت بزرگ مكه و شخصیت بزرگ طائف) نازل نشد؟ مقصودشان از شخصیت بزرگ مكه همین ولید بن مغیره بود. چرا شخصیت بزرگ بود؟ چون خیلی پول و ثروت داشت و خیلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 109
قبیله داشت. قوّت و قدرت و جاه و پولش خیلی زیاد بود، پس شخصیت خیلی بزرگی بود. اگر یك پادشاهی از بیرون مكه وارد بشود خانه چه كسی را سراغ می گیرد؟ خانه آن بزرگترین شخصیتها، پولدارترین و زوردارترین افراد. او كیست؟ آقای ولید بن مغیره. در طائف چه كسی است؟ می گفتند عروة بن مسعود ثقفی. آیا مَلَك و فرشته خدا خانه ولید بن مغیره را بلد نبود، مردی به این ثروتمندی و پولداری، به این قوم و قبیله داری؛ بلد نبود به خانه او بیاید و به او نازل بشود، بعد آمد به یك مرد فقیر محروم نازل شد؟ او را ریحانه قریش می نامیدند و «وحید» هم می نامیدند یعنی یگانه، یگانه شهر خودش.

[1] - . زخرف/31.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است