در
کتابخانه
بازدید : 1638995تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Expand تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
البته بحثی مطرح است كه آیا هست در جایی كه عدد در كار عالم یا در كار انسان نقش داشته باشد؟ آیا ما داریم چنین چیزی كه خود عدد در كار عالم به طور كلی یا در كار انسان در مواردی نقش داشته باشد؟ بوده اند در دنیا- و شاید حالا دیگر نباشند- فیلسوفانی كه برای عدد به طور كلی، در كل نظام هستی نقش قائل بوده اند. در تاریخ فلسفه، قدیمی ترین فردی كه اسمش برده می شود (حتماً قبل از او هم بوده است) كه عالم را بر اساس عدد توجیه می كرده است فیلسوفی است یونانی كه اصلاً مصری است و از فلاسفه دوره قدیمِ قبل از سقراط شمرده می شود به نام فیثاغورس. او اساساً هستی را بر اساس عدد تفسیر و توجیه می كند. البته یك حكیم الهی و عارف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 121
مشرب است. می گویند مدتها در مشرق زمین مسافرت كرده و این گونه افكارش را از مشرق زمین گرفته است. اگر این حرف راست باشد معلوم می شود كه قبل از او این افكار در مشرق زمین وجود داشته است.
در میان فلاسفه اسلامی، گروهی هستند كه اینها را «اخوان الصفا» می نامند (اِخوان الصفا و خُلاّن الوفا) . كتابهایشان از كتابهای بسیار نفیس دنیای اسلام است و دنیا رویش حساب می كند و به همین نام اِخوان الصفا معروف است. اخوان الصفا یعنی برادران صفا و خلوص، یعنی برادرانی كه با یكدیگر نهایت صفا را دارند. زمان اینها بعد از زمان فارابی و قبل از زمان بوعلی سیناست، یعنی حدود هزار و صد سال از زمان اینها می گذرد. درست هم معلوم نیست كه اسمهای اینها چه بوده و اینها جه كسانی بوده اند، ولی قدر مسلّم این است كه جمعیتی بوده حزب مانند، ولی مردمانی بودند كه هم فیلسوف بودند و بر علوم عقلی احاطه داشتند و هم فوق العاده متشرع و متدین بودند، و به احتمال بسیار قوی بلكه به طور یقین اكثریت و شاید همه اینها شیعه بوده اند، برای اینكه در خلال عقاید اینها من خودم به عقایدی برخورد كرده ام (البته دیگران هم این حرف را می گویند) كه جز با عقیده شیعه جور در نمی آید، مثل اعتقاد به حضرت حجت و ظهور ایشان كه این جز با اعتقاد شیعه جور در نمی آید. در واقع یك نهضت بوده نه صرفاً یك كار علمی؛ یك نهضت علمی اجتماعی بود كه فكر كردند كه برای هدایت و نجات دنیای اسلام یك راه وجود دارد و آن جمع میان دین و فلسفه است و كتابشان بر همین اساس است. در میان كتابهای فلسفی كمتر كتابی به اندازه كتاب اینها [1]رنگ اسلامی دارد.
اینها هم در فلسفه خودشان برای عدد یك نقش خیلی اساسی در كار عالم قائل هستند یعنی قائل به خواص اعدادند و یك حسابهایی هم پیش خودشان دارند.
بعضی از محدّثین اسلامی نیز به حساب مطالبی كه در اخبار و آثار رسیده است [2]معتقدند كه بعضی اعداد از یك خاصیت ویژه بهره مندند. منتها می گویند ما به حكم آنچه كه در اخبار آمده این سخن را می گوییم. یكی از آنها مرحوم حاج میرزا حسین نوری، استاد مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح است.
مرحوم حاج میرزا حسین نوری یك مرد محدّث خیلی عالیقدر و بزرگوار و فوق العاده متتبّع است. از آن افرادی كه نوشته هایش از نظر تتبّع و احاطه به كلمات و احادیث و اقوال و آراء و احوال اشخاص [ممتاز است و] وقتی آدم می خواند تعجب می كند كه یك نفر چگونه حفظی داشته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 122
است كه این همه مطالب محفوظ بوده- كه من خودم همیشه در باره اش اعجاب دارم- یكی همین مرحوم حاج میرزا حسین نوری است. ایشان كتابهای زیادی به فارسی و عربی- و بیشتر عربی- نوشته است. سنخ كتابهایش هم سنخ كتابهای مرحوم حاج شیخ عباس است اما البته، هم احاطه اش بیشتر از حاج شیخ عباس است و هم عمقش. كتابی به فارسی نوشته است به نام كلمه طیّبه. در آنجا ایشان راجع به عدد 40 شواهد زیادی از روایات ذكر می كند كه معلوم می شود در عدد 40 خاصیتی هست، قرائن زیاد برای خصوص عدد 40 می آورد كه در روایات آمده است كه اگر فلان كار چهل بار تكرار بشود، اگر چهل روز چنین بشود [این اثر را دارد] . در خود قرآن در باره بعضی از پیغمبران آمده: حَتّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً [3]به سن چهل رسید. همچنین این حدیث را شیعه و سنی روایت كرده اند كه پیغمبر اكرم فرمود: مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحاً جَرَتْ یَنابیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ. اگر كسی بتواند چهل شبانه روز خود را از هر قیدی آزاد كند و خود را خالص برای خدا بگرداند خدای متعال چشمه هایی از حكمت از قلب او بر زبان او جاری می كند. و نظیر اینها ما زیاد داریم. استشمام شده است كه شاید در عدد 40 خصوصیتی باشد.
درست است كه برخی فلاسفه مانند فیثاغورس و اخوان الصفا در باره خاصیت عدد سخنانی گفته اند (آنها هم كه گفته اند روی حسابهای دیگری گفته اند) ولی به هر حال كار عالم را با این حرفها كه عددش چرا اینقدر یا آنقدر باشد، چرا یكی بیشتر یا كمتر نشد، نمی شود توجیه كرد. آن، تابع نظام دیگری است. انسان چرا پنج تا انگشت دارد؟ چرا شش تا یا چهار تا ندارد؟ این حكمتی دارد ولی حكمتش به عدد 5 مربوط نیست، نه اینكه خصوص عدد 5 اقتضا كرده است كه این جور باشد.

[1] - . كتابشان شش جلد بزرگ است و در مجموع 51 رساله است.
[2] - . نه روی قواعد علمی و حسابی و ریاضی، همین علوم جفر و رمل و این حرفها هم با حساب اعداد است.
[3] - . احقاف/15.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است