در
کتابخانه
بازدید : 1640434تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Expand تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجا سه سوگند است به سبك همان سوگندهای قرآن كه به مظاهر قدرت و به آیات طبیعت سوگند می خورد: كَلاّ وَ اَلْقَمَرِبه این ماه سوگند، به این ماه تابان سوگند. می دانیم ماه در شبهای اول «هلال» نامیده می شود و در وقتهایی كه تمام هست به آن «قمر» می گویند، یعنی بیشتر در آن وقت قمر گفته می شود. عرب وقتی می گوید «لیلٌ مُقْمِر» یعنی شبی كه در آن شب ماه تابان است، مثل شبهای حدود نیمه ماه. سوگند به ماه (یا با همان جهتی كه عرض كردم در مفهوم قمر مُقْمِر بودن هست: سوگند به ماه تابان) .
وَ اَللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَو سوگند به شب آنگاه كه پشت كرده و می رود. شب یا روز در جریان خودش دو حالت دارد، یكی حالت رو آوردن و دیگر حالت پشت كردن. سر شب تا حدود نیمه شب وقتی است كه شب رو می آورد. آخرهای شب حالتی است كه شب پشت كرده و می رود كه بعد روز پشت سرش می آید. هنگامی كه شب پشت كرده است، یعنی همان سحرگاهان، همان سحرگاه كه در سوره یاایهاالمزمل خواندیم، آن ثلث آخر شب، منتها اینجا به تعبیر دیگر می گوید. سوگند به آن وقت پاك، به آن ساعت پاك، به آن ساعت شب زنده داریها، به آن نسیم سحرگاه. سوگند به شب آنگاه كه پشت كرده و می رود، یعنی سوگند به آن وقت از اوقات شب. البته اجزای زمان فی حد ذاته تفاوتی بینشان نیست ولی از نظر رابطه اش با انسان تفاوت پیدا می شود. انسان در آن لحظات آخر شب به جهات خاصی یك حالت نورانیّت دیگری دارد. این است كه قرآن مكرر یا به ساعات آخر شب قسم می خورد و یا آن ساعات را یاد می كند.
وَ اَلصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَسوگند به سپیده دم آنگاه كه نقاب از چهره بر می افكند. سُفور در اینجا آمده است. ما دو لغت داریم كه خیلی به هم شبیه اند چون حروفشان یكی است، فقط دو تا حرف با هم پس و پیش می شود، و معناهایشان خیلی به یكدیگر نزدیك است. یكی لغت «سَفَرَ» و دیگر لغت «فَسَرَ» كه «ف» در آن مقدّم است؛ در هر دوی اینها معنی پرده برداشتن از روی چیزی، گنجانیده شده است. تفسیر را كه تفسیر می گویند و مثلاً می گویند قرآن را تفسیر كنید؛ یا فلان شعر را، فلان جمله را، فلان عبارت را تفسیر كنید، از ماده فَسَرَ است. تفسیر را می گویند كشف القِناع یعنی برداشتن قناع، مِقْنَعَه و پرده از روی مطلب. كأنه چنین تعبیر می شود كه وقتی گفته می شود «مطلبی احتیاج به تفسیر دارد» یعنی گویی پرده ای روی آن است كه مفسّر با بیان خودش پرده را از روی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 129
چهره او بر می دارد. سَفَرَ هم عیناً همان معناست. الآن در زبان عربی بی حجابی را سُفور می گویند.

وقتی می خواهند بگویند زنهای بی حجاب، می گویند سافرات، یعنی آن كه ساتر را از خودش برداشته و دور افكنده است.
می دانیم، ما صبح صادق داریم و صبح كاذب كه صبح كاذب صبح نیست. صبح كاذب این است كه در افق از طرف شرق قبل از آنكه موقع طلوع حقیقی صبح باشد سپیده ای ولی به شكل عمودی پیدا می شود و بعد پخش می شود كه معمولاً در دهات مثلاً دُم گرگی می گویند، یك چیزی مثل دُم گرگ، یعنی سفید و سیاه با هم مخلوط ولی عمودی. آن ملاك نیست. اما صبح صادق [وقتی است كه ] نور مانند یك خط یكمرتبه به طور افقی ظاهر می شود و روشن می گردد. در مقام تشبیه، گویی پرده ای روی جمال صبح افتاده، نقابی روی چهره صبح افتاده، تدریجاً این نقاب را برمی دارد. مثل زنی كه نقاب روی چهره اش افتاده باشد و تدریجاً این نقاب را بردارد. اینجا تعبیر «اَسْفَرَ» كرده است كه همان معنا را می دهد: سوگند به سپیده دم آنگاه كه نقاب و پرده از چهره خود بر می دارد، یعنی سوگند به هنگام طلوع صبح. فجر نیز همین است: وَ اَلْفَجْرِ. `وَ لَیالٍ عَشْرٍ [1]سوگند به فجر.
این سوگندهای متعددی كه قرآن به فجر و به عبارات مختلف به ساعات آخر شب، چه ساعات سحر و چه ساعات طلوع صبح می خورد، اینها همه نشان می دهد عنایت خاصی را كه قرآن كریم به این وقت دارد، یعنی اثری كه این وقت برای انسان دارد. اینكه پی در پی به اینها قسم می خورد معلوم است كه قرآن نمی خواهد یك آدم مسلمان در این گونه ساعات غرق در خواب باشد. یا: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلْفَلَقِ [2]. بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم. فلق نیز به معنی سپیده دم است. اینجا می فرماید: وَ الصُّبْحِ اِذا اَسْفَرَ سوگند به صبح، سوگند به سپیده دم آنگاه كه پرده از چهره بر می افكند.
پس اینجا سه تا سوگند پشت سر یكدیگر آمد: كَلاّ وَ الْقَمَرِ سوگند به ماه تابان. وَ اَللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ و به شب هنگامی كه در حال رفتن است، پشت كرده و می رود، یعنی سحرگاه، آخر شب. وَ اَلصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَو به سپیده دم آنگاه كه پرده از چهره بر می افكند.

[1] - . فجر/1 و 2.
[2] - . فلق/1.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است