اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
كَلاّ إِذا بَلَغَتِ اَلتَّراقِیَ. `وَ قِیلَ مَنْ راقٍ. `وَ ظَنَّ أَنَّهُ اَلْفِراقُ. `وَ اِلْتَفَّتِ اَلسّاقُ بِالسّاقِ. `إِلی
رَبِّكَ یَوْمَئِذٍ اَلْمَساقُ. `فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی. `وَ لكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّی. `ثُمَّ ذَهَبَ إِلی أَهْلِهِ
یَتَمَطّی. `أَوْلی لَكَ فَأَوْلی . `ثُمَّ أَوْلی لَكَ فَأَوْلی . `أَ یَحْسَبُ اَلْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَكَ سُدیً. `أَ لَمْ یَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی . `ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوّی. `فَجَعَلَ مِنْهُ اَلزَّوْجَیْنِ اَلذَّكَرَ وَ
اَلْأُنْثی . `أَ لَیْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یُحْیِیَ اَلْمَوْتی [1].
در دو سه آیه پیش این جمله ها را خواندیم:
كَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ اَلْعاجِلَةَ `وَ تَذَرُونَ اَلْآخِرَةَ. خلاصه و روح
مطلب این بود كه محبت دنیای نقد چشم بصیرت انسان را كور می كند و به این جهت به عاقبت و
به آخرت نمی اندیشد. بعد از سه چهار آیه كوتاه دیگر، حالا می رسیم به اینجا كه این حالت غفلت،
این حالت نابینایی و بی بصیرتی تا كی برای انسان ادامه پیدا می كند؟ حالت احتضار و جان دادن را
[بیان می كند] كه در آن وقت برای هركس- هركه باشد- ندامت و پشیمانی پیدا می شود ولی در
وقتی است كه ندامت و پشیمانی به حال انسان سود ندارد زیرا آن حالتی است كه اگر هم انسان در
آن حالت بخواهد توبه كند توبه او دیگر توبه و باز گشت نیست، دیگر فرصت و مهلتی در كار
نیست، یك توبه اجباری می شود و توبه آن وقت ارزش دارد كه واقعاً توبه و به اختیار باشد، نه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 168
مثل توبه فرعون:
حَتّی إِذا أَدْرَكَهُ اَلْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ. . . [2]تا غرق شدنْ او را دریافت و همان دقیقه آخر
كه احساس كرد دیگر دارد در آب خفه می شود گفت: ایمان آوردم. به او گفته شد:
آلْآنَ وَ قَدْ
عَصَیْتَ قَبْلُ [3]حالا؟ ! همین را می خواستی یك ربع قبل، ده دقیقه قبل، قبل از آنكه در چنگال مرگ
گرفتار شوی [بگویی، ] دیگر حالا فایده ای ندارد.