در
کتابخانه
بازدید : 1639324تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بسم اللّه الرحمن الرحیم
وَ اَلْمُرْسَلاتِ عُرْفاً. `فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً. `وَ اَلنّاشِراتِ نَشْراً. `فَالْفارِقاتِ فَرْقاً. `فَالْمُلْقِیاتِ ذِكْراً. `عُذْراً أَوْ نُذْراً. `إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ. `فَإِذَا اَلنُّجُومُ طُمِسَتْ. `وَ إِذَا اَلسَّماءُ فُرِجَتْ. `وَ إِذَا اَلْجِبالُ نُسِفَتْ. `وَ إِذَا اَلرُّسُلُ أُقِّتَتْ. `لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ. `لِیَوْمِ اَلْفَصْلِ. `وَ ما أَدْراكَ ما یَوْمُ اَلْفَصْلِ. `وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ [1].
سوره مباركه مرسلات است كه با كلمه وَ الْمُرْسَلات شروع می شود، اسم سوره هم مرسلات است.

چند سوره در قرآن مجید داریم كه با سبك مخصوصی از سوگند آغاز می شوند. البته سوره هایی كه با قسم آغاز می شود زیاد است ولی چهار سوره داریم كه به سبك مخصوص به خود است.

یكی سوره مباركه وَ الصّافّات است: وَ اَلصَّافّاتِ صَفًّا. `فَالزّاجِراتِ زَجْراً. `فَالتّالِیاتِ ذِكْراً [2]. یكی سوره وَ الذّارِیات: وَ اَلذّارِیاتِ ذَرْواً. `فَالْحامِلاتِ وِقْراً. `فَالْجارِیاتِ یُسْراً. `فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً [3]. یكی هم همین سوره وَ الْمُرْسَلات: وَ اَلْمُرْسَلاتِ عُرْفاً. `فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً. `وَ اَلنّاشِراتِ نَشْراً. `فَالْفارِقاتِ فَرْقاً.

`فَالْمُلْقِیاتِ ذِكْراً. `عُذْراً أَوْ نُذْراً.
چهارمین سوره سوره وَ النّازعات است كه بعد خواهد آمد:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 242
وَ اَلنّازِعاتِ غَرْقاً. `وَ اَلنّاشِطاتِ نَشْطاً [4]تا آخر. خصوصیتی كه این سوره ها در نوع قسم دارند چند چیز است. یكی اینكه چند قسم متوالی هماهنگ است و دیگر اینكه در هر قسمی یك نوع تأكیدِ مقرون به ابهام وجود دارد. قسمهای دیگر قرآن مثلوَ اَلْعَصْرِ [5]سوگند به عصر، قسمهای ساده ای است. اما وَ الصّافّاتِ صَفّا یك نوع تأكید خاص در مفهوم این قسم است مقرون به یك نوع ابهام و رمز. ابهام كه عرض می كنیم، یعنی یك نوع اشاره به یك امر رمزی و برانگیزاننده افكار و اندیشه ها برای تأمل و دریافت آن. وَ اَلصَّافّاتِ صَفًّا. سوگند به صف زنندگان، به صف كشیده شدگان یا به صف ایستادگان به صف ایستادنی. هیچ بیان نمی كند كه مقصود از آن به صف كشیده شدگان یا به صف ایستادگان چه جماعتی است، ولی همین قدر بیان می كند كه یك واقعیتی، یك حقیقتی هست، یك صفی و نوعی صف كشیدن و به صف ایستادن هست. این، جنبه ابهام و رمزی كه عرض می كنم همین است، یعنی در همین حد قناعت می كند، دیگر توضیح بیشتر نمی دهد و مخصوصا زمینه را برای تأمل و تدبّر و اینكه مقصود چیست باز می گذارد و فكرها را بیشتر وادار به اندیشیدن می كند و لهذا مفسرین در مثل این آیات، فوق العاده آراء پراكنده ای دارند. هر كسی تأمل كرده و كوشیده است ببیند كه این قسمها اشاره به چیست. ما درباره آن آیات قبلاً صحبت كرده ایم، شاید برای كل و مجموعش در سوره وَ النّازِعات باز بحث بكنیم، حالا ببینیم كه در این سوره مرسلات چه باید گفت و مفسرین چه گفته اند و در میان اقوالی كه مفسرین گفته اند چه قولی بر اقوال دیگر به حسب مضمون آیه ترجیح دارد.
اول یك ترجمه تحت اللّفظی ذكر بكنیم: وَ اَلْمُرْسَلاتِ . مُرسَل یعنی ارسال شده، فرستاده شده، چنان كه می گویند پیامبران مرسل و غیر مرسل. عُرْفا به معنی پی در پی و متراكم است؛ یعنی فرستاده شده های پشت سر یكدیگر و نه از یكدیگر جدا. البته یك معنی عُرْفا همین است. در زبان عرب گاهی وقتی كه گفته می شود: جاؤا عرفا یعنی پشت سر یكدیگر آمدند. یك معنی دیگر عرف همانی است كه در جاهای دیگر قرآن هم آمده است كه معنی معروف را می دهد، در مقابل منكر: خُذِ اَلْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ اَلْجاهِلِینَ [6]. ای پیامبر امر به عرف بكن. در آنجا مقصود از «عرف» معروف است. معروف در مقابل منكر است. منكر یعنی زشت و ناپسند، معروف یعنی امر پسندیده و خوب. وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ یعنی به نیكیها فرمان بده. بعضی مفسرین مثل مجمع البیان عرف را به معنی معروف گرفته اند یا لااقل یك معنای آن را این طور ذكر كرده اند. آن وقت معنی وَ اَلْمُرْسَلاتِ عُرْفاًاین می شود: آن فرستاده شدگان به معروف، یعنی آن مأمورین فرستاده شده برای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 243
پخش نیكیها. اما اگر عُرْفا را به معنی اول بگیریم، یعنی آن فرستاده شدگان پشت سر یكدیگر و متراكم شده. حالا باز مقصود چیست، بعد عرض می كنیم.
فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً. نفرمود: وَالْعاصِفاتِ عَصْفا، فرمود: فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً. اگر وَالْعاصِفاتِ عَصْفا بود یك قَسَم جداگانه می شد: و قَسَم به عاصفات. ولی می فرماید: فَالْعاصِفاتِ قَسَم به همان مرسلاتِ عاصفات، مرسلاتی كه این صفت را دارند كه عاصف هم هستند. عاصف در مورد بادهای تند به كار برده می شود و بیشتر مفهوم از جا كندن را می دهد. می دانید باد اگر خیلی سریع باشد مثلاً درختها را از ریشه می كَند. اگر از آن هم سریعتر باشد اصلاً ساختمانها را هم زیر و رو می كند.

فَالْعاصِفاتِ عَصْفاًآن فرستاده شدگانی كه بركَننده از ریشه هستند نوعی بركنندگی، یعنی به سرعتی چیزهایی را از جا می كَنند.
وَ اَلنّاشِراتِ نَشْراً. نشر، بیشتر معنی بسط و باز كردن را می دهد. آن بازكننده ها [كه باز می كنند بازكردنی. ] اگر كتابی بسته باشد و آن را باز كنند، این را «نشر» می گویند. در قیامت، باطنهای پوشیده باز می شود و نفس انسان مانند یك كتاب بسته باز می شود و هر چه اسرار در او هست همه مكشوف می شود، به این مناسبت قیامت را هم «یوم النشر» می گویند. پس نشر در اصل معنی، معنی بسط و باز كردن را می دهد. البته احیانا به معنی پراكنده كردن هم می آید، چون پراكنده كردن هم نوعی بازكردن است. مثلاً می گویند فلان كتاب منتشر شد. یك كتاب را بعد از آن كه چاپ می كنند فرض كنید دوهزار نسخه در چاپخانه هست. تا وقتی كه در آنجا هست می گویند این كتاب چاپ شده ولی هنوز منتشر نشده، اما وقتی كه آن كتاب را پخش كردند می گویند منتشر شد.

آن هم نوعی باز شدن و باز كردن است. یا مثلاً می گویند نشر اسلام. می گوییم اسلام را در دنیا نشر كنیم، یعنی حقایق اسلامی را در دنیا تبلیغ و پخش كنیم، یعنی این معارف و فرهنگی كه در یك جا مثل اینكه ذخیره و انبار شده و مردم جاهای دیگر از آن اطلاع ندارند، گویی این را ما به همه جا پخش می كنیم، مثل كتابی كه پخش كنیم. این است كه نشر به هر دو معنا گفته می شود.
فَالْفارِقاتِ فَرْقاً. باز اینجافَالْفارِقاتِ است نه وَ الْفارِقاتِ، یعنی یك قَسَم جداگانه نیست:

سوگند به نشر كنندگانی كه این صفت را دارند كه جدا می كنند جدا كردنی، فارق هستند فرق كردنی. می دانید كه فارق با «ق» یك معنا می دهد و فارغ با «غ» معنی دیگری. فارغ با «غ» یعنی خالی، ولی فارق با «ق» یعنی جدا كننده. فَراغ با «غ» یعنی خالی شدن، فِراق با «ق» یعنی جدا شدن (غیر از فِراق به معنی مفارقت كه آن هم معنی جدا شدن را می دهد) . فرق یعنی جدا كردن.

قرآن را «فرقان» می گویند برای اینكه میان حق و باطل تمیز می دهد، حق را از باطل جدا می كند، دیگر باطل نمی تواند خودش را به صورت حق جلوه بدهد. وقتی كه كسی حقیقتی را بیان می كند یك نوع فرق رخ داده است. جزو القابی كه امیرالمؤمنین دارند كه بعد در تاریخ، خلیفه دوم هم این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 244
لقب را به خود اختصاص داد، «فاروق» است. به ایشان می گویند «فاروق» كه مبالغه در فارق است، فاروق اعظم، یعنی علی علیه السلام بزرگترین شخصیتی است كه میان حق و باطل جدایی می افكند.
فَالْمُلْقِیاتِ ذِكْراً. باز صفت دوم برای ناشرهاست: آن پخش كنندگان یا آن بازكنندگانی كه ذكر را القاء می كنند. ذكر یعنی آن چیزی كه مایه تنبّه و بیداری و آگاهی انسان می شود. القاء كنندگان بیداری، تنبّه و آگاهی. می دانیم كه به خود قرآن «ذكر» گفته شده است بلكه می توان همه تعلیمات انبیا را هم ذكر دانست. قدر مسلّم این است كه خود آیات قرآن ذكر است چون سبب تذكر و بیداری و آگاهی انسان می شود. آنگاه این ذكر دو حالت پیدا می كند: عُذْرا اَوْ نُذْرا یا فقط عذری یعنی اتمام حجتی برای انسان است و یا واقعا بیم و اعلام خطری است و این گونه اثر می بخشد.

[1] - . مرسلات/1- 15.
[2] - . صافّات/1- 3.
[3] - . ذاریات/1- 4.
[4] - . نازعات/1 و 2.
[5] - . عصر/1.
[6] - . اعراف/199.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است