در
کتابخانه
بازدید : 1639310تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در این آیه كه می فرماید: إِنَّ یَوْمَ اَلْفَصْلِ *، از این دو معنی كه ذكر كردیم و گفتیم به دو جهت قیامت یوم الفصل است: یكی فصل روح از بدن و دیگر فصل گروهها از یكدیگر به حسب سریرتها، آیه بعد قرینه است برای معنی دوم، چون می فرماید: یَوْمَ یُنْفَخُ فِی اَلصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاًروزی كه در صور دمیده می شود (یعنی روزی كه حیات قیامتی به انسانها داده می شود) در آن روز فوج فوج و گروه گروه خواهید آمد نه یك گروه. آنجا مردم تیپْ تیپ اند ولی آن تیپها دیگر تیپهای دنیایی نیست كه مثلاً بگوییم به كار و كسب ها مربوط می شود، تیپ خرازی فروش در مقابل تیپ میوه فروش، یا تیپ ارتشی و تیپ غیر ارتشی، تیپ روحانی و تیپ غیرروحانی، یا تیپ اغنیا و تیپ فقرا؛ این حرفها مطرح نیست. تیپها همه به سریره ها و باطنها مربوط می شود. هر گروهی كه باطنهایشان با یكدیگر شبیه تر است با یكدیگرند و معمولاً هر گروهی الگو و امام و پیشروی دارند، یا امام بحق یا امام باطل، یا امام سعید یا امام شقی؛ هر گروهی دنبال یك پیشرو هستند و با همان پیشرو خودشان كه شبیه و تیپ آن پیشرو هستند محشور می شوند، حالا خود آن پیشرو به چه شكل و صورتی باشد خدا می داند.
در یك آیه دیگر قرآن می خوانیم: یَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ [1]روزی كه ما هر گروهی را با پیشوای خودشان می خوانیم، و قرآن تصریح می كند كه بعضی از ائمه- یعنی بعضی از پیشوایان- ائمه نارند، پیشوایانی هستند كه مردم را به سوی آتش دعوت می كنند و می خوانند و به سوی آتش می برند. درباره فرعون آیه قرآن می فرماید: یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ اَلْقِیامَةِ [2]. خیلی تعبیر عجیبی است! یعنی پیشاپیش گروه خودش در روز قیامت حركت می كند. آن، تشخّص [ساختگی نیست، ] این طور نیست كه آنجا پُز می دهد، بلكه نمی تواند غیر از این باشد، یعنی او واقعا پیشاپیش قومش هست چون قومش او را الگو قرار دادند، پا جای پای او گذاشتند و در قیامت آن چیزی تحقق پیدا می كند كه در دنیا بوده، یعنی قیامت تمثل و تجسم آن چیزی است كه در دنیا بوده است.
در تفسیر صافی در ذیل آیه شریفهیَوْمَ یُنْفَخُ فِی اَلصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاًحدیث آمده است كه مردم در قیامت به صورت- ظاهرا- ده فوج، ده گروه مختلف محشور می شوند. یك گروه، گروه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 286
انسانهاست. مردمی كه در دنیا خدا آنها را انسان آفریده و به انسانیت باقی مانده اند، در قیامت هم انسان هستند. گروههای دیگر هستند كه اینها به صورت انسانها محشور نمی شوند بلكه به صورت حیوانی محشور می شوند كه خُلق و خوی آن حیوان را داشته اند. مثلاً اگر مردمی با خُلق سگی در این دنیا زندگی كرده اند- كه خُلق سگی دریدن و حمله كردن و گاز گرفتن بلاجهت و بدون سابقه دشمنی است- و در دنیا واقعا سگ بوده اند، در آخرت هم سگ محشور می شوند. مردمی كه با خلق و خوی خوك در دنیا زندگی كرده اند، در قیامت هم به صورت خوك محشور می شوند.

مردمی به صورت مورچه محشور می شوند. بعد می فرماید: مردمی هم به صورتی محشور می شوند كه هیچ حیوانِ نمونه ای در دنیا ندارد: یحسن عندها القردة و الخنازیر با صورتهایی محشور می شوند كه آدم اگر به میمون یا خوك نگاه كند به نظرش خیلی زیبا می آید نسبت به آن صورت.
وَ فُتِحَتِ اَلسَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباًآسمان گشوده می شود، پس آسمان درهاست. نمی گوید درهای آسمان گشوده می شود، بلكه می گوید آسمان گشوده می شود پس تمام آسمان درهاست. همین طور كه بعضی مفسرین گفته اند معنایش این است كه حجاب میان زمین و آسمان، میان مُلْك و ملكوت برداشته می شود، دیگر تمام آن می شود در، یعنی عالم مُلك با عالم ملكوت یكی می شود.
وَ سُیِّرَتِ اَلْجِبالُ فَكانَتْ سَراباًكوهها به حركت آورده می شود، بعد كوهها به صورت سراب درمی آید. سراب شی ء موهوم را می گویند. در بیابانهای شنزار در وقتی كه آفتاب می تابد، گاهی كه انسان یك طرف را نگاه می كند به نظرش می آید كه یك دریای آب است، درست به چشم انسان دریای آب می آید، احیانا با یك درختهایی كه در آن دریای آب منعكس شده. شك نمی كند كه آب است و به خیال آب به آن سو می رود و هر چه می رود می بیند آب نبوده، خیال آب و موهوم بوده است [3].
كوهها به حركت درآورده می شود، بعد این كوهها مانند سراب می شوند یعنی اصلاً به صورت یك حقیقت موهومی در می آیند. این گونه از هم پاشیده می شوند كه گویی اصلاً كوهی در عالم نبوده.

[1] - . اسراء/71.
[2] - . هود/98.
[3] - . در یك آیه دیگر قرآن آمده است: كَسَرابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ اَلظَّمْآنُ ماءًنور/39. قیعه یعنی صحرا.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است