در
کتابخانه
بازدید : 1638864تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
لا یَتَكَلَّمُونَ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمنُ هیچ كس سخن نمی گوید مگر قبلاً از ناحیه حق به او اجازه بدهند. او هم كه سخن بگوید جز حق نمی گوید، چون به اذن حق است و به اذن حق جز حق نمی شود سخن گفت. حال مقصود از اینكه هیچ كس سخن نمی گوید مگر افرادی كه مأذونند، به اجازه حق سخن می گویند و سخنشان هم حق است چیست؟ بدون شك مسئله شفاعت است. در آن مظهر جلال و عظمت، از روح كه بالاتر از ملائكه است و از همه ملائكه ای كه به اذن پروردگار عالم را تدبیر می كردند (جبرئیل و میكائیل و اسرافیل و عزرائیل) هیچ كس اجازه كوچكترین سخنی را ندارد مگر یك عده كسان كه خدا به آنها اجازه سخن می دهد، آنها هم به اذن پروردگار سخن می گویند و حق می گویند. از آیات دیگر قرآن نیز این مطلب كاملاً استفاده می شود، مانند آیه مَنْ ذَا اَلَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ [1]كیست كه قدرت داشته باشد در نزد خدا شفاعت كند مگر به اذن خودش، یعنی قبلاً به او گفته. این است كه ما در كتاب عدل الهی گفته ایم كه قرآن یك شفاعت را نفی می كند یك شفاعت را اثبات می كند. بعضی افراد خیال می كنند كه شفاعتهای آخرت مثل شفاعتهای دنیاست. در شفاعتهای دنیا آن كسی كه می خواهند نزد او بروند و شفاعت كنند او میل ندارد، شفیع می رود به زور او را وادار می كند بر خلاف میلش حرفی بزند یا كاری بكند، یعنی شفیع تأثیر می كند روی مشفوعٌ عنده، نظر او را تغییر می دهد. چنین چیزی در مورد خدا امكان ندارد، بلكه خدای متعال رحمتش اقتضا می كند كه لطفش متوجه بندگان بشود. آنجا كه رحمتش اقتضا می كند، اوست كه شفیع را برمی انگیزد نه شفیع او را برمی انگیزد. آنجاست كه می گوید برخیز شفاعت كن. او به اراده خدا كار می كند نه خدا به اراده او. خدا تابع اراده شفیع نیست، شفیع تابع اراده اوست.
ذلِكَ اَلْیَوْمُ اَلْحَقُّ . وقتی اینها را ذكر می كند، قرآن می گوید: آن است روز حقیقت؛ اینها وجود دارد، حقیقت است. وضع طاغین را گفتیم، وضع متقین را هم گفتیم. فَمَنْ شاءَ اِتَّخَذَ إِلی رَبِّهِ مَآباًحالا هر كس دلش می خواهد، به سوی پروردگار خودش راهی جستجو كند، راهی پیدا كند؛ یعنی ایها الناس كه الآن زنده اید و در این دنیا هستید، اگر ما وضع قیامت را، وضع شقاوت آمیز طاغین و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 301
وضع سعادت آمیز متقیان را بیان می كنیم همه برای این است كه شما در دنیا راه خودتان را انتخاب كنید. پس حالا وقت راه انتخاب كردن است. ذلِكَ اَلْیَوْمُ اَلْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اِتَّخَذَ إِلی رَبِّهِ مَآباً. هر كس كه بخواهد، به سوی پروردگار خودش راهی انتخاب می كند؛ یعنی حالا روز راه انتخاب كردن است، می خواهید راه طاغین را انتخاب كنید آن است عاقبت، راه متقین را انتخاب كنید این است عاقبت.
إِنّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِیباً. ما شما را انذار كردیم، با شما اتمام حجت كردیم، شما را از عذابی نزدیك و قریب الوقوع ترساندیم؛ چون قیامت از نظر قرآن یك امر دوری نیست، زیرا هر چه حقیقت است نزدیك است و هر چه كه قطعا آینده است نزدیك هم هست: كل آت قریب. هر چه كه آینده است نزدیك است. بعضی گفته اند اینجا مقصود از عذاب قریب یعنی عذابی كه در عالم برزخ است نسبت به قیامت ولی ظاهرا همین جا هم مقصود خود قیامت است. دومرتبه برای آگاهی انسانهایی كه هنوز در دنیا هستند می فرماید: یَوْمَ یَنْظُرُ اَلْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ . شما را انذار كردیم به روزی كه انسان نگاه می كند به آنچه كه دستهای خودش آنها را پیش فرستاده، یعنی تمام اعمال انسان «تجسم یافته» ، «جمع شده» و به تعبیر من «خرمن شده» [حاضر است. ] انسان وقتی كه می آید، یكدفعه نگاه می كند، یك یك اعمال خودش را می شناسد، یا عمل می گوید: من عملی هستم در فلان روز، فلان ساعت، فلان جا. او می گوید: من چنین، . . . تا برای چه شخصی آن اعمال حسنات باشد و برای چه كسی سیّئات باشد. وَ یَقُولُ اَلْكافِرُ یا لَیْتَنِی كُنْتُ تُراباًكافر وقتی كه نگاه می كند آن دنیای بی پایان اعمال زشت را كه همه در آنجا به صورت عذابها، آتشها، مارها و عقربها در جلو او پیدا می شوند می گوید: ای كاش من خاك بودم و انسان نبودم. و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین.
باسمك العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاكرم یا اللّه. . .
پروردگارا دلهای ما به نور ایمان منوّر بگردان.
پروردگارا ما را از طغیان نفس امّاره محفوظ و مصون بدار، به ما توفیق ایجاد ملكه راسخه تقوا عنایت بفرما.
پروردگارا ما را از كسانی قرار بده كه در آن روز خود را در زمره متقیان ببینیم نه در زمره طاغیان.
پروردگارا گناهان گذشته ما را ببخش و بیامرز، توفیق طاعت و خلوص نیت به همه ما كرامت بفرما، اموات ما مشمول عنایت و مغفرت خودت قرار بده.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 302
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 303

[1] - . بقره/255.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است