در
کتابخانه
بازدید : 1639266تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره دهر</span>تفسیر سوره دهر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مرسلات</span>تفسیر سوره مرسلات
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره نبأ</span>تفسیر سوره نبأ
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره نازعات</span>تفسیر سوره نازعات
Collapse تفسیر سوره نازعات (1) تفسیر سوره نازعات (1)
Expand تفسیر سوره نازعات (2) تفسیر سوره نازعات (2)
Expand تفسیر سوره نازعات (3) تفسیر سوره نازعات (3)
Expand تفسیر سوره نازعات (4) تفسیر سوره نازعات (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سوگند به این حقایق غیبییَوْمَ تَرْجُفُ اَلرّاجِفَةُ. `تَتْبَعُهَا اَلرّادِفَةُ. باز سخن از یك غیب دیگر كه خود عالم آخرت است. آن روزی كه به حركت درمی آورد آن به حركت درآورنده، به لرزه درمی آورد آن به لرزه درآورنده. در قرآن از چیزی به نفخ صور یعنی دمیدن خدا تعبیر شده است. در باب روح گفته می شود خدای متعال روح را به آدم ابو البشر دمید و خدای متعال در هر جنینی كه می خواهد انسان بشود روح می دمد. معنی اینكه «روح می دمد» این نیست كه خدا مثلاً در رحم زن ملكی را می فرستد تا با یك وسیله مادی مثل بادی را بدمد، بلكه اینها تعبیر است از اینكه خدای متعال به وسیله آن ملكی كه نامش الروح است (تَنَزَّلُ اَلْمَلائِكَةُ وَ اَلرُّوحُ ) [1]و حقیقتش حقیقت روح است یك روح افاضه می كند. در قرآن از دو نفخه، از دو دمیدن یاد شده است. یك دمیدنی كه دمیدن هلاكت است. هر كه و هر چه در هر وضعی كه دارد متلاشی می شود. و یك دمیدن دیگری كه دمیدنِ از سر گرفتن و احیاء است، كه در یك آیه از آیات قرآن به هر دو نفخه تصریح شده است. اینجا هم همان را اشاره دارد: آن روزی كه می لرزاند همه عالم را- نه فقط زمین یا خورشید یا منظومه شمسی یا این كهكشان را، بلكه تمام عالم را- آن به لرزه درآورنده. تَتْبَعُهَا اَلرّادِفَةُ پیروی می كند او را آن تابعش، آن رادفش، آن كه ردیف اوست، یعنی آن نفخه دوم كه بار دیگر عالم دگرگون می شود و صفحه عالم آخرت ظاهر می شود.
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ. در این وقت دلهایی هستند مضطرب، تپنده، نگران. أَبْصارُها خاشِعَةٌ.

نهایت خشوع و ذلت بر نگاههای این دلها (نفسها، روحها، انسانها) حكمفرماست.
قرآن آنچه كه مربوط به قیامت بوده اینجا ختم می كند، بعد وضع این دلهایی را كه در قیامت در آن وضع هستند در دنیا می گوید: اینها چه كسانی هستند كه دلهاشان چنین است؟ یَقُولُونَ أَ إِنّا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 312
لَمَرْدُودُونَ فِی اَلْحافِرَةِ. می گویند (یعنی الآن در دنیا چنین می گویند) [2]: آیا ما بار دیگر به حافر [3] یعنی به اول بر می گردیم؟ یعنی شما چه می گویید؟ ! آیا می گویید ما می میریم دومرتبه زنده می شویم؟ ! مرگ ما دوباره تبدیل می شود به حیات، زندگی دومی مانند زندگی اول هست؟ حافره را بعضی مفسرین گفته اند اسم فاعلِ به معنای مفعول است، مقصود محفوره است یعنی قبر، آنگاه معنی آیه چنین می شود: آیا ما كه در قبرها هستیم، از قبرها بار دیگر برگردانده می شویم؟ ! أَ إِذا كُنّا عِظاماً نَخِرَةً. چه می گویند؟ ! بعد از اینكه ما استخوانهای پوسیده می شویم باز زندگی بعدی؟ ! قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ. گفتند: اگر هم چنین كَرّه ای یعنی رجعتی، رجوعی، بازگشتی باشد یك بازگشت زیان آوری است. این «بازگشت زیان آور» یعنی اگر چنین چیزی باشد خیلی ضرر در آن هست؛ و ممكن است مقصودشان این باشد كه می خواهند مسخره كنند، در دنیا این حرفها را می زدند، می گفتند یك كار بیهوده و لغوی است، چه لزومی دارد؟ فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ. `فَإِذا هُمْ بِالسّاهِرَةِ. مكرر گفته ایم كه اینها با مقیاس قدرت و امكانات خودشان مرتب می گویند چه شدنی است چه نشدنی، چه ممكن است چه ممكن نیست. آن قدرتِ ضعیف خودش را مقیاس قرار می دهد: ای بابا، این استخوانهای پوسیده باز هم زنده بشود؟ ! یك حركتی به همه دنیا از اول تا آخرش داده بشود؟ ! آیا چنین چیزی امكان دارد؟ ! قرآن در یك آیه دارد كه: وَ ما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِِ [4]. از نظر خدا فقط یك فرمان است. خیال نكنید كه این احتیاج به زمان دارد، چنان كه انسان وقتی می خواهد كاری را انجام دهد برایش مدت و زمان لازم دارد، چون قدرت ندارد. یك خانه كه آدم می خواهد بسازد، در یك لحظه كه نمی شود آن را ساخت، یك سال طول می كشد، عجله كند شش ماه، خیلی هم هنر كند سه ماه و بالاخره یك ماه. هر چه باشد زمان می خواهد.

ولی كار خدا كه زمان نمی خواهد: إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ [5]بشو، شد. بشوِ او، همان شدن است، نه او كه می گوید بشو، لحظه بعد شدن است. بشو، عین شدن است.
فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ. این همان یك فرمان بیشتر نیست، فقط فرمان است.
فَاِذا هُمْ بِالسّاهِرَةِ. ناگهان (یعنی بلافاصله) مردم در ساهره هستند. ساهره بیابان خالی و تنها را می گویند. مقصود دنیای قیامت است، یعنی در آن- به تعبیر عوامانه- صحرای محشر. این فرمان از این طرف داده شد، فورا می بینید كه همه مردم در آن صحرا حاضر و آماده اند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 313

[1] - . قدر/4.
[2] - . البته بعضی از مفسرین گفته اند كه مقصود این است كه در آخرت چنین می گویند. ولی- همین طور كه بعضی مفسرین گفته اند- این توجیه با آیه بعد سازگار نیست.
[3] - . «حافر» اینجا به معنی اول است.
[4] - . قمر/50.
[5] - . یس/82.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است