در
کتابخانه
بازدید : 1639668تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Expand تفسیر سوره انفطار (1) تفسیر سوره انفطار (1)
Collapse تفسیر سوره انفطار (2) تفسیر سوره انفطار (2)
Expand تفسیر سوره انفطار (3) تفسیر سوره انفطار (3)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Expand تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
دو سه سال پیش در جایی چند شب راجع به گریز از ایمان و گریز از عمل صحبت كردم. مقصود از گریز از ایمان آن بود كه چه چیزهایی سبب شده است كه بشر چیز دیگری را به جای ایمان قرار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 411
بدهد [1]. در اینجا همان مسئله دوم یعنی مسئله گریز از عمل مطرح است. خیلی وقتها چیزهایی سبب می شود كه بشر خودش را از تعهد به عمل مستخلَص بپندارد و از زیر بار سنگینیِ عمل فرار كند و چیزی غیر از عمل را به جای عمل بگذارد، كه این هم خیلی زیاد مصداق دارد و اگر نگوییم زیادتر، لااقل برابر گریز از ایمان مصداق دارد. البته واضح است كه اگر انسان بخواهد خودش را فریب دهد، خود فریبی هم یك منطقی دارد؛ این امكان ندارد كه همین طور [بدون منطق ] بگوییم:

«قرآن می گوید عمل كن، ولی تو عمل نكن. » انسان موقعی فریب می خورد كه ارزش دیگری را به جای ارزش عمل می گذارد؛ بی ارزشی هیچ وقت جانشین ارزش نمی شود، بلكه یك ارزش، به غلط جای ارزش دیگر را پر می كند. قهرا این گونه مسائل، یعنی مسائلی كه بهانه می شود برای گریز از عمل، شانس زیادی برای قبول و پیرو پیدا كردن دارند.
اینجا كه قرآن می فرماید: یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ اَلْكَرِیمِ «ای انسان! چه چیز تو را به پروردگار كریمت مغرور ساخته است؟ ! » معلوم است كه قرآن در مقام تعرض است و می خواهد بگوید كه پروردگار كریم نباید مایه غرور و مایه گریز از عمل و انجام وظیفه شود؛ چون بعد هم كه می فرماید: اَلَّذِی خَلَقَكَ فَسَوّاكَ فَعَدَلَكَ. `فِی أَیِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ [2]اینها را به این عنوان بیان می كند كه ببین خدای كریم چه امكاناتی در اختیار تو قرار داده است! آیا جای غرور و غفلت است یا جای استفاده كردن؟ !
عده ای گفته اند: می دانید چرا قرآن این طور حرف زده؟ قرآن می خواسته عذر بشر را به دهانش بگذارد؛ یعنی خدا می خواسته جواب این سؤال را در ضمن سؤال به بشر یاد داده باشد و خود خدا در این میان محكوم شود (تقریبا به چنین عبارتی این مطلب را می گویند) مثل چیزی كه متصوفه نقل می كنند كه فلان عارف در كنار دجله نشسته بود و حالت خلسه ای به او دست داد، از باطنش ندایی شنید كه خدا به او گفت: می خواهی آنچه را كه فكر می كنی (ظاهرا مقصود آن افكاری است كه مردم نمی توانند قبول كنند و بپذیرند) به مردم بگویم تا مردم تو را تكه تكه كنند؟ گفت: خدایا می خواهی من هم از كرم تو به مردم بگویم تا دیگر یك نفر هم تو را عبادت نكند؟ خدا گفت: نِی ز ما و نِی ز تو، نه تو بگو نه من می گویم، شتر دیدی ندیدی. اینها البته به شوخی شبیه تر است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 412

[1] - . مثل آنچه كه در دنیای امروز- مخصوصا در اروپا- می بینیم كه می خواستند علم را به عنوان گریزگاهی از ایمان قرار بدهند و این در قرنهای هفدهم و هجدهم خیلی پیرو داشت، ولی بعد شكست خورد و معلوم شد كه علم نمی تواند جانشین ایمان بشود. بعد، مكتبها و فلسفه ها و فلسفه های اجتماعی و این ایسمها پیدا شد كه بیایند و جای ایمان را برای بشر بگیرند. اینجا این بحث را نمی خواهم مطرح كنم.
[2] - . انفطار/7 و 8.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است