زید النّار (برادر امام رضا و پسر موسی بن جعفر) آمده بود به مرو و در مجلسی كه امام رضا هم
نشسته بودند عده ای را در گوشه ای جمع كرده بود و مرتب از فضایل اهل بیت سخن می گفت كه ما
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 427
اهل بیت چنین و چنان هستیم (به این مضمون كه ما اولاد پیغمبریم و حسابمان جداست، شما
بروید فكری به حال خودتان كنید) . حضرت متوجه شد، یكمرتبه به او نهیب زد: یا زید! (یك «یا
زید» ی گفت كه مجلس تكان خورد) این مهملات چیست كه به مردم می گویی؟ ! اگر این طور باشد
كه تو می گویی، پس تو از پدرت موسی بن جعفر بالاتر هستی، چون پدرت عمل كرد و [به
سعادت ] رسید و تو عمل نكرده می خواهی مثل او باشی!
كَلاّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّینِ . این حرفها را رها كنید! خودتان را گول نزنید! این حالِ شما علاوه بر
این كه اعتماد به لطف پروردگار نیست، حتی غرور هم نیست، بلكه اگر عمق آن شكافته شود
تكذیب است؛ شما نسبت به روز جزا (یعنی روزی كه ماهیتش این است كه از اعمال تشكیل
می شود) تكذیب دارید.
وَ إِنَّ عَلَیْكُمْ لَحافِظِینَ. `كِراماً كاتِبِینَ . ما حافظان
[1]و نگهبانانِ اعمالی داریم كه كرام الكاتبین اند؛
یعنی نویسندگانی بسیار بزرگوار و صاحب عزت هستند كه هیچ نقصی نمی توان به آنها گرفت. این
حافظان اعمال و نویسندگان بزرگوار، اعمال خوب و بد شما را می نویسند، چه آن عملی كه به
ظاهر انجام بدهید و چه آن چیزی كه در نیتتان باشد.
یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ . یعنی تمام كارهای شما را
می دانند
[2].
إِنَّ اَلْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ. `وَ إِنَّ اَلْفُجّارَ لَفِی جَحِیمٍ. `یَصْلَوْنَها یَوْمَ اَلدِّینِ. `وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِینَ. `وَ ما أَدْراكَ ما یَوْمُ اَلدِّینِ. `ثُمَّ ما أَدْراكَ ما یَوْمُ اَلدِّینِ. `یَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ
شَیْئاً وَ اَلْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ.
نتیجه ضبط و حفظ اعمال كه در آیات قبل ذكر شد این است كه:
إِنَّ اَلْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ. `وَ إِنَّ
اَلْفُجّارَ لَفِی جَحِیمٍ . نیكان و ابرار در نعمت لا توصَفی
[3]هستند و فجّار در عذاب لا توصَفی.
[1] - . مفسرین گفته اند كه مقصود از «حافظین» نگهبانان اعمال است.
[2] - . اصلا اقرار به «یوم الدین» یعنی اقرار به این كه تمام اعمال بنی آدم از كوچك و بزرگ بدون آنكه كوچكترین
آنها از قلم بیفتد به وسیله ملائكه الهی ضبط و حفظ می شود و در یوم الدین، انسان بر اعمال خودش وارد می شود.
[3] - . [یعنی وصف ناپذیری. ]