در
کتابخانه
بازدید : 1639599تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Expand تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
«سجّین» از ماده «سِجْن» است و «سِجْن» یعنی زندان. اگر در زبان عرب لغتی بر وزن «فِعّیل» بیاید معنایش مبالغه است، مثل وزن «فَعّال» كه برای مبالغه است. مثلا یك وقت می گویند «فلانی شارب الخمر است» ، این بیش از این نمی رساند كه فلانی شرابخوار است. ولی یك وقت می گویند «فلانی شرّاب الخمر است» یعنی خیلی شراب می خورد، یا می گویند «شِرّیب است» ، این هم یعنی آدمِ خیلی شرابخوار و دائم الخمری است. «سجّین» آن زندانِ خیلی زندان را می گویند كما اینكه در نقطه مقابل، «علّیّون» یعنی آن بالای خیلی بالا.
كِتابٌ مَرْقُومٌ . نوشته ای روشن و بی ابهام به طوری كه هر كسی آنجا برود مكتوب خودش را (یعنی اعمال خودش را) واضح و روشن می بیند.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ. `اَلَّذِینَ یُكَذِّبُونَ بِیَوْمِ اَلدِّینِ . وای در این روز بر كسانی كه چنین روزی را دروغ پنداشتند! باز اشاره به همین مطفّفین است كه در عمل، این روز را دروغ دانسته اند. شامل فجّار مسلمین هم می شود (چون اصلاً بحث روی فجّار است) . البته شامل كفارِ مطفّف هم به طریق اولی می شود.
وَ ما یُكَذِّبُ بِهِ إِلاّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ. `إِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ أَساطِیرُ اَلْأَوَّلِینَ. `كَلاّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما كانُوا یَكْسِبُونَ. `كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ .
این چهار آیه مجموعا مطلبی را بیان می فرماید كه جزو اصول معارف قرآن است و در آیات زیادی آمده است [1]و آن این است كه تكذیبها و تصدیقها همیشه ریشه فكری و اعتقادی ندارد.

انسان خیال می كند كه تكذیب و تصدیقش همیشه ریشه فكری و اعتقادی محض دارد، یعنی اگر به چیزی گرایش دارد قبلا فكر كرده و مثل یك مسئله ریاضی نتیجه گیری كرده كه اینچنین است، و اگر رد می كند قبلا درست و بی طرفانه فكر كرده و دیده كه نمی تواند قبول كند و بعد رد كرده، در صورتی كه این طور نیست و گاهی بلكه غالبا این گونه است كه انسان اول گرایش پیدا می كند و بعد برایش منطقی می سازد [2]؛ یعنی بسیاری از حرفهای انسان توجیهاتی است كه به صورت عقیده بیان می شود و در واقع عقیده نیست، بلكه می خواهد خودش را توجیه كند و برای وضع خودش توجیهی درست كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 441

[1] - . در همین جلسه هم شاید مكرر راجع به آن بحث شده است.
[2] - . این نكته، خیلی اساسی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است