در
کتابخانه
بازدید : 1639994تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره عبس</span>تفسیر سوره عبس
Expand تفسیر سوره تكویرتفسیر سوره تكویر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انفطار</span>تفسیر سوره انفطار
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مطفّفین</span>تفسیر سوره مطفّفین
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره انشقاق</span>تفسیر سوره انشقاق
Expand تفسیر سوره بروج تفسیر سوره بروج
Expand تفسیر سوره طارق تفسیر سوره طارق
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطلب دوم، در مورد «سجّین» و «علّیّین» است. در جلسه قبل عرض كردیم كه «سجّین» بر وزن «فِعّیل» است و در زبان عربی این وزن افاده مبالغه می كند. مثلا یك وقت می گویند: «فلان كس شَرور است» یعنی- به اصطلاح ما فارسها- آدم شرّ و بدكاری است، و یك وقت می گویند: «فلان كس شِرّیر است» یعنی آدم فوق العاده بدكاری است. یا مثلا یك وقت می گویند: «فلان كس آدم صادقی است» یعنی آدم راستگویی است، و یك وقت می گویند: «آدم صِدّیقی است» یعنی مجسمه صدق و راستی است. «سجّین» به آن زندانی می گویند كه خیلی در زندان بودن، شدید است. آنچه كه مقوّم مفهوم زندان است محبوس بودن است. زندانی را از آن جهت كه در محیطی محبوس است [1]، زندانی می گویند. زندان یعنی محوطه محدودی كه كسی را در آنجا قرار داده اند كه به واسطه حجابی كه دورش است نمی تواند از آنجا بیرون بیاید. آن زندانی كه در زندان بودن فوق العاده شدید باشد [2]محوطه خیلی وسیع و بزرگی است كه در داخل آن محوطه دیگری است و باز در داخل آن محوطه، محوطه های دیگری است و خدا می داند چند محوطه به این صورت وجود دارد، به طوری كه اگر شخص زندانی یكی از این دیوارها را خراب كند و از یكی از این محوطه ها بیرون بیاید، باز در محوطه دیگری گرفتار است و برای چنین زندانی ای اصلا امید بیرون آمدن از این زندان نیست.
حال، نكته اساسی این است كه همینهایی كه خدای متعال می فرماید: «در سجّین هستند و كتابشان در سجّین است» در باره آنها می فرماید: كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ. «این سجّینی ها در آن روز از پروردگارشان در حجابند. » آن حجابی كه مانع اینهاست كه خدای خودشان را ببینند و با خدای خودشان آشنایی داشته باشند، همانی است كه برای اینها زندان شده؛ زندانِ [3]اینها و آن حجاب [4]، هردو یكی است.
نقطه مقابل «سجّین» كه مفهوم زندان و محدودیت و محبوسیت دارد، «علّیّون» است.

«عِلّیّون» جمع «عِلّیّ» است. (البته اصطلاحا به آن شبه جمع می گویند. ) «عِلّیّ» كه از ماده «علوّ» گرفته شده، مثل «سجّین» بر وزن «فِعّیل» است كه به اصطلاح علمای صرف صیغه مبالغه است و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 449
افاده مبالغه می كند. بنابراین «عِلّیّ» یعنی آن بالای بالا [5].

[1] - . مثلا در محیطی است كه دور و برش را دیوارهای بلندی گرفته است كه نمی تواند از آن بیرون برود.
[2] - . مثل جایی كه برای زندانیهایی كه جرمشان خیلی سنگین است [در نظر می گیرند. ]
[3] - . این زندان، آزادی واقعی انسان را می گیرد. انسان باید به سوی پروردگار خودش پرواز كند. حال اگر انسان در زندانی قرار بگیرد كه بین او و پروردگارش حجابها و دیوارهای خیلی ضخیمی واقع شود، دیگر اصلا امیدِ این كه به خدای خودش نزدیك شود، در او نیست.
[4] - . منتها گاهی انسان در یك حجاب نازكی است كه قابل دریدن و پاره كردن است و گاهی در حجابی است كه مثل پیله ابریشم است و دیگر اصلا قدرت بیرون آمدن ندارد.
[5] - . اینها كه در بالا هستند از این جهت است كه برایشان مانع و حجابی نیست و تقرب جسته اند. قهرا از اینجا فهمیده می شود كه در «سجّین» مفهوم «سِفْل» هم هست؛ یعنی آن زندانها را باید جاهای پستِ تنزل یافته دانست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است