همین آیات، منشأ اصطلاحات اهل عرفان شده كه معنویت را با می و معشوق و جام و امثال اینها
تعبیر می كنند. در كلمات امیرالمؤمنین، كلمات ائمه و دعاها نیز زیاد داریم كه مقامات معنوی با
الفاظ شراب و مشروب و خمر و امثال اینها بیان شده باشد. مثلا در نهج البلاغه تعبیر حضرت راجع
به مردمی كه در زمان حضرت حجت هستند و در آن وقت به یك حدّ كمال عقلانی و فكری
می رسند، این است: و یغبقون كأس الحكمة بعد الصبوح. (صبوحْ
[1]جام صبحانه را می گویند و غبوقْ
جام شبانه. ) حضرت می فرماید: «آنها جامهای صبوح حكمت را بعد از جامهای غبوق می نوشند؛
شب جام می نوشند و صبح جام می نوشند. » از همین جامهایی تعبیر كرده كه در مورد شراب
می گویند، چون صبوح و غبوق را در مورد شراب می گفته اند، ولی ایشان در مورد حكمت به كار
برده اند: «صبحگاهان جام حكمت می نوشند و شامگاهان بعد از آن، باز جام حكمت می نوشند. »
[1] - . اصطلاح عربی است كه بعد در زبان فارسی هم آمده. حافظ می گوید:
می صبوح و شكر خواب صبحدم تا چند به ورد نیم شبی كوش و گریه سحری