در
کتابخانه
بازدید : 1638947تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وَ اَلَّذِی أَخْرَجَ اَلْمَرْعی . `فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوی . «مَرعی» از ماده «رَعْی» است و «رَعْی» به معنی حفظ و نگهداری است ولی اصطلاحا به چراگاه حیوانات هم می گویند «مَرعی» یعنی محل نگهداری كه در واقع مقصود محل چریدن است. كم كم به همه گیاهان گفته اند «مرعی» ؛ نه محل گیاه بلكه به خود گیاه هم گفته اند «مرعی» : وَ اَلَّذِی أَخْرَجَ اَلْمَرْعی آن كه گیاهان را از زمین بیرون می آورد. بعد می فرماید: فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوی بعد اینها را خشك و سیاه شده می گرداند. این گیاههایی كه در ابتدا سبز و خرم و با طراوات هستند پایان كارشان خشكیدن و سیاه شدن [است. ] سرما كه می آید، می بینید اغلب برگها هر چه كه آخر زمستان نزدیكتر می شود سیاه تر می شوند، مخصوصا وقتی كه سرما زده می شوند.
می خواهد بفرماید كه مسئله مردن، خشكیدن، از بین رفتن، این هم جزء همین نظام و بایستنیهاست. اصلا نظامْ كامل نمی شود مگر با همین مردنها. خیلی واضح هم هست: اگر آنچه كه در عالم وجود دارد مرگ نداشته باشد، یك بار كه موجوداتی خلق شدند تا ابد همانها باشند، دیگر نوبت به آمدن موجود دیگری نمی رسد. فرض كنید یك بار روی زمین این گیاهان پیدا شد، در و دشت پر از گیاه شد، بعد اینها همین جور بماند، سال دیگر هم همانها باشد، ده سال دیگر هم همانها، هزار سال و ده هزار سال دیگر هم آن گیاهان باشد، در این صورت خلقتْ دیگر امتداد پیدا نمی كند، یعنی هزارها و میلیونها اشیاءِ دیگر امكان وجود در روی زمین پیدا نمی كنند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 503
اگر انسانهایی كه در روی زمین هستند نمیرند، اگر مرگ از روی زمین برداشته شود و فرض كنیم آذوقه هم به همه انسانها برسد (چون آذوقه وافی نخواهد بود) حساب كرده اند، در یك مدت معینی، شاید سه چهار قرن، زمین چنان می شود كه انسانها فقط امكان ایستادن دارند كه به صورت «كتابی» بایستند و نمی توانند تكان بخورند، مثل مجلسهایی كه خیلی ازدحام می شود. تازه، اگر فقط اینها بمانند، بعدش چه؟ اگر مرگ نبود ما هم نبودیم. ما كه هستیم از مرگ خودمان غصه می خوریم در صورتی كه اگر مرگ نبود ما نبودیم. اگر مرگ نبود همان اوّلیها بودند و تا ابد هم همان اوّلیها بودند. ما از نعمت مرگ آنها حیات پیدا كردیم. اگر آنها نمرده بودند كه ما نبودیم. اگر گیاهها نمیرند و خشك نشوند كه نوبت به گیاههای تر و تازه دیگر نمی رسد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است