در
کتابخانه
بازدید : 1639873تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قسمت سوم دنباله قسمت دوم است. در واقع سورهسَبِّحِ اِسْمَ سه فراز است: ازسَبِّحِ اِسْمَ رَبِّكَ اَلْأَعْلَی تافَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوی یك قسمت بود، ازسَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسی تاثُمَّ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی فراز دیگری بود، این دو سطر آخر فراز دیگری است. البته اینها همه به یكدیگر مربوط است یعنی فراز دوم متفرع بر فراز اول و فراز سوم متفرع بر فراز دوم است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 513
قسمت اول، آداب نام بردن خدا، آداب تسبیح خدا بود. آنجا كه می خواهی با مردم از خدا سخن بگویی چگونه باید خدا را یاد كنی. اینجا كه می فرماید: سَبِّحِ اِسْمَ آن گونه كه ما تفسیر كردیم خیلی شبیه است به آن دستوری كه در سورهیا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُ- كه قسمت دومی است كه بر رسول اكرم نازل شد- آمده. ابتدا كه وحی نازل شد آیات اول سوره اقرأبود، بعد به فاصله چند ساعتی آیات سورهیا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُنازل شد. در آنجا اینچنین فرمود: یا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُ. `قُمْ فَأَنْذِرْ [1]. دستور تبلیغ است. ای گلیم به خود پیچیده. حضرت بعد از آنكه از كوه حرا پایین آمد و این نزول وحی- كه برای اولین بار وحی نازل شده بود- اصلا او را از خود بی خود كرده بود و یك حالتی پیدا كرده بود شبیه حالت كسی كه از سنگینی یك امر تب بر او عارض شده باشد، آمد به خدیجه فرمود:

دثرینی دثرینی می خواهم بخوابم، مرا بپوشان مرا بپوشان. خوابش برده یا نبرده بار دیگر همان فرشته آمد: یا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُای گلیم به خود پیچیدهقُمْ برخیزفَأَنْذِرْاعلام خطر كن، برو در میان مردم انذار كن. وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ. بعد از این كه می گوید برخیز برای انذار، قیام كن برای اعلام خطر كردن، در مقام ادبْ اولین كارت این است كه: و تنها پروردگارت را تكبیر بگو، یعنی او را به عظمت و كبریایی یاد كن.
اصلا تبلیغ دینی یعنی این؛ تبلیغ مذهب یعنی آن تبلیغی كه از خدا شروع می شود، به خدا هم پایان می پذیرد. در تبلیغ مذهب كه نمی شود آدم خدا را وسیله قرار بدهد برای مسائل دیگر! همه مسائل دیگر وسیله برای این امر است. شروع كارَت باید این جور باشد: خدا و عظمت الهی، كبریاء الهی. دلها را متذكر او كن، او را به بزرگی، به كبریایی و تنها او را به بزرگی و كبریایی یاد كن (چون كلمه «ربك» مقدم بر «كبر» آمده؛ نفرمود: فَكَبِّرْ رَبَّكَ كه معنایش این بود: خدا را به بزرگی یاد كن، بلكه فرمود: وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْو تنها و تنها پروردگار خودت را به بزرگی یاد كن، فقط یك بزرگ را به نظر مردم جلوه بده و او خداست) .
اینجا هم در ادب تبلیغ فرمود: سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّكَ اَلْأَعْلَی تنزیه كن نام پروردگارت را. گفتیم [یعنی ] با نام او نام دیگر را ذكر نكن، با نام او چیزی كه شایسته نام او نیست ذكر نكن، بدان كه نام خدا را بر زبان آوردن ادب دارد، ادبِ لفظی دارد، ادب قولی دارد، ادب عملی دارد، ادب قلبی دارد، كه این تقریبا به منزله همانرَبَّكَ فَكَبِّرْسورهیا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُاست ولی با عبارت دیگر و تعبیر دیگر و فی الجمله مفهوم دیگر. اول این ادب را تعلیم می كند.
بعد می گوید: و اما ما تو را به این شكل می سازیم، قارئ خواهیم كرد كه فراموش نكنی. بعد فرمود: ما تو را خواهیم ساخت برای انتخاب بهترین و نزدیكترین راهها كه مردم را از نزدیكترین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 514
راهها به سوی سعادت ببری. بعد فرمود: حالا كه این گونه است تذكر بده. بنابراین این قسمت دوم مترتب بر قسمت اول است.
در قسمت سوم یكمرتبه گویی دیگر مخاطبْ پیغمبر نیست. بعد از این كه به پیغمبر ادب تبلیغ آموخته شده و به او گفته این جور برو به مردم تذكر بده، البته مردم هم دو دسته خواهند شد: یك دسته متذكر می شوند، یك دسته هم متجنّب می شوند به جای متذكّر، گویی دیگر در اینجا یكدفعه عموم مردم مخاطب هستند.

[1] - . مدّثّر/1 و 2.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است