در
کتابخانه
بازدید : 1640002تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره اعلی</span>تفسیر سوره اعلی
Expand تفسیر سوره غاشیه تفسیر سوره غاشیه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره فجر</span>تفسیر سوره فجر
Expand تفسیر سوره بلدتفسیر سوره بلد
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره شمس</span>تفسیر سوره شمس
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره لیل</span>تفسیر سوره لیل
Expand تفسیر سوره ضحی تفسیر سوره ضحی
Expand تفسیر سوره انشراح تفسیر سوره انشراح
Expand تفسیر سوره تین تفسیر سوره تین
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این خودش یك نكته ای است. امروز مطلبی می گویند كه خود مطلبْ قدیمی است ولی اصطلاحش جدید است؛ می گویند از جمله مختصات انسان اضطراب و دلهره و نگرانی است و این كمال انسان است نه نقص انسان. حیوان دلهره ندارد، چرا؟ چون فهم و دركش را ندارد. یك حیوان وقتی كه در یك مرتعی می چرد یا سر آخورش است و كاه و جو خودش را دارد می خورد اصلا تمام دنیا و تمام هستی برای او همین است، او هست و همین آخور، او هست و همین چراگاه. در وقتی هم كه گرسنه باشد باز همه ناراحتی اش این است كه یك كاهی، علفی، جوی به دست بیاورد. آیا یك حیوان هرگز این دلهره را دارد كه پایان این زندگی چیست، آیا ما برای همیشه در این دنیا هستیم یا یك روزی می میریم، و اگر می میریم بعد از مردن چه خبری است، چه سرنوشتی خواهیم داشت؟ آیا ما بكلی نیست و نابود می شویم یا این كه یك مرحله انتقال برای ما هست؟ برای چه ما آمده ایم؟ اصلا یك «برای» در كار است؟ یا «برای» اساسا در كار نیست؟ این مسائل برایش مطرح نیست. در كمال آرامش می خورد و می خوابد و یك ذره هم دلهره ندارد چون مرحله وجودی اش این مرحله نیست.
ولی انسان است كه این دلهره را دارد و همین دلهره انسانی است كه انسان را به سوی تحقیق درباره دین می خواند كه برویم فكر كنیم ببینیم حقیقت چیست؛ ما كه فكر داریم پس برویم تحقیق كنیم. عامل راننده انسان به سوی تحقیق همین دلهره فطری است كه هر كسی دارد. اگر روح و حقیقت این دلهره را بشكافیم همان خشیت از خدای متعال است، خشیت از عدالت الهی: نكند كه حقیقتی باشد، عدالتی باشد و بنابراین راهی باشد و من باید از آن راه بروم، اگر از راه دیگری بروم سرنوشت بدی داشته باشم! پس انسانیت انسان مساوی است با فطرت انسانی داشتن، و فطرت انسانی داشتن و باقی ماندن بر فطرت انسانی مساوی است با یك نوع خشیت ناآگاهانه، یك نوع دلهره ناآگاهانه ای كه هر كسی دارد. هر وقت شما انسانی را دیدید كه بی خیال مطلق است، آنچنان سرگرم به روزمرگی است كه انگار یك حیوان است، او از فطرت انسانیت بیرون آمده. چنین انسانی را قرآن اشقی (شقی ترین) می نامد چون انسانیتش از او گرفته شده، انسانیتش را باخته.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 512
این است كه می فرماید: فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ اَلذِّكْری تذكر بده اگر تذكر سود ببخشد، آنجا كه تذكر سود می بخشد.
لفظ «اِنْ» در زبان عرب گاهی به معنی اگر و شرط می آید و گاهی به معنی «قَدْ» . این است كه هر دو جور اینجا معنی كرده اند، آن اوّلی را هم بگوییم اشكال ندارد. اگر بگوییم به معنی «قد» است یعنی تذكر بده كه تذكر نافع است. اگر به معنای همان «اگر» باشد، یعنی در موردی كه تذكر نافع است تذكر بده. ولی نافع بودن تذكر این نیست كه اگر شما به یك كسی تذكر دادید و بیدار شد اینجا نفع می بخشد. آن كسی كه بیدار نمی شود ولو اینكه مخالفت می كند، تذكر به او هم فایده اش این است كه به او اتمام حجت شده است. نفع این تذكر این است كه به او اتمام حجت شده كه فردا نمی تواند بگوید خدایا تو كسی را نفرستادی، كسی كه به من تذكر نداد! این است كه در حد اتمام حجت هم همان نفع است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است