سوره مباركه فجر است. روح این سوره با توجه به آیات «
فَأَمَّا اَلْإِنْسانُ إِذا مَا اِبْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ
نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَكْرَمَنِ. `وَ أَمّا إِذا مَا اِبْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» [1]مبارزه با فكر افرادی
است كه اكرام و اِنعام مادی و دنیایی را دلیل كرامت شخصیت خودشان و سعادت واقعی می شمارند
و به آن آرام می گیرند و قهرا مغرور می شوند كه به دنبال آن هزاران فساد پیدا می شود، و بر عكس
فقر را اهانت به شخصیت واقعی خودشان می شمارند.
از نظر منطق واقعی، فقر و غنا هر دو وسیله هستند برای سعادت یا شقاوت و بدبختی؛ [یعنی
سعادت و شقاوت بستگی دارد به اینكه ] انسان چه عكس العملی در مقابل این اكرامها و انعامها و
غناها یا فقرها و احتیاجها نشان بدهد. به تعبیر دیگر: همه اینها برای انسان مایه امتحان و ابتلاست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 528
شروع سوره با سوگند است و چه سوگندهای لطیفی!
وَ اَلْفَجْرِ. سوگند به فجر. فجر یعنی
سپیده دم، صبح، آن وقتی كه شب در حال به پایان رسیدن است. دو صبح داریم: صبح صادق و
صبح كاذب. قبل از صبح صادق، سپیدیی به شكل عمودی پیدا می شود كه زود هم پخش می شود
و تمام می شود. بعد، صبح صادق هنگامی است كه یك خط افقی سپیده پیدا می شود كه اول وقت
نماز صبح است.