حال اینجا می فرماید:
لا أُقْسِمُ بِهذَا اَلْبَلَدِ. `وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا اَلْبَلَدِ. اولا كلمه «حِلّ» در زبان عربی یا از
ماده «حلول» (حَلَّ یَحِلُّ) است كه به معنی «حالّ» می شود. در این صورت معنی آیه چنین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 551
می شود: و تو حلول كننده ای در این شهر؛ یعنی اقامت داری در این شهر.
معنی دیگر «حِلّ» ، «حلال» است. در این صورت معنی آیه چنین می شود: و حرمت تو در
میان این مردم از بین رفته است؛ اینجا بلدِ حرام و شهرِ حرام است و همه چیز حتی حیوانات
محترم اند
[1]، ولی تو در اینجا برای این مردم حلال هستی؛ یعنی این مردم درباره یك حیوان ظلم را
روا نمی دارند ولی درباره تو هر ظلمی را روا می دارند.
معنی دیگر «حِلّ» ، «مُحِلّ بودن» است. در مكه مردم مُحرِم می شوند و در حال محرم بودن
خیلی از چیزهایی كه در حال مُحِلّ بودن بر آنها حرام نیست حرام می شود و نسبت به یك
چیزهایی هم انسان در آنجا همیشه در حال احرام است مثل صید كردن و شكار كردن حیوانات
حرم. «مُحِلّ بودن» به معنی این است كه آنچه بر دیگران حرام است بر تو حلال است.
[1] - . حتی در جاهلیت هم این جهت را رعایت می كردند.