هر سه قسمتی كه عرض شد، احتیاج به توضیح دارد. در مورد قسمت اول در جلسه قبل عرض
كردم كه «فلاح» رهایی است و انواع آزادیها داریم كه همه آنها ضرور و لازم است: آزادی
اجتماعی، آزادی سیاسی، آزادی فكری و آزادی معنوی و اخلاقی، كه البته آزادی معنوی شامل
آزادی فكری هم می شود. قرآن به همه این آزادیها اهمیت می دهد ولی در درجه اول به آزادی
معنوی اهمیت می دهد. این همان مسئله ای است كه امروز تحت این عنوان مطرح است: آیا فرد بر
جامعه تقدم دارد یا جامعه بر فرد؟ آیا جامعه فرد را می سازد یا فرد جامعه را؟ بعضی قائل به تقدم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 579
جامعه بر فردند و می گویند: هر كاری می خواهید بكنید از جامعه شروع كنید، اگر جامعه درست
شود فرد جبرا درست است و اگر جامعه درست نشود فرد جبرا نادرست است. بنابراین رفتن به
سراغ فرد از بیخ غلط است. اینها رفتن به سراغ اصلاحات اخلاقی را نوعی كار غلط و اضلال و
گمراهی تلقی می كنند. عده ای هم اصلا به جامعه كاری ندارند و می گویند: جامعه كه چیزی نیست،
باید به سراغ فرد رفت و او را اصلاح كرد.
اما در اسلام، هم به اصلاح فرد و هم به اصلاح جامعه [اهمیت داده شده. ] امر به معروف و
نهی از منكر اصلاح جامعه است. اگر جامعه فاسد باشد اصلاح فرد به تنهایی كافی نیست. ولی در
عین حال اسلام آن نظریه را كه می گوید فقط باید به جامعه پرداخت، نمی پذیرد؛ چون جامعه باید
از ناحیه افراد درست شود. عده ای می گویند: «فرد در اصلاح جامعه دخالت ندارد. جامعه یك
حركت جبری دارد كه تابع وضع نظام تولیدی است و نظام تولیدی هم تابع ابزار تولید است. ابزار
تولید، انسانها را هر طور كه خودش اقتضا كند می سازد و انسانها هیچ اراده ای ندارند» . ولی این
حرف، حرف مزخرفی است.