قبلا عرض كرده ایم كه علمای ادب قاعده ای دارند كه می گویند: گاهی در مقام اعجاب و تفخیم و
تعظیم، در موردی كه باید «من» به كار برده شود «ما» به كار برده می شود. اینجا كأنه گوینده
می خواهد بگوید: «اصلا من نمی دانم كه این چه چیزی هست! » . مثل اینكه اگر كسی از جنبه
خاصی، مثلا از جنبه زور بازو یا از نظر جمال و زیبایی، فوق العادگی داشته باشد انسان وقتی
می خواهد تعجبش را بیان كند می گوید: «چی هست! » . با اینكه این جمله در مورد یك انسان بیان
می شود، ولی نمی گوید: «چه كسی هست! » بلكه می گوید: «چی هست! » .
وَ ما خَلَقَ اَلذَّكَرَ وَ اَلْأُنْثی و [قسم به ] آن چیز عجیب و آن قدرت عجیب و خارق العاده كه این
نظام نر و مادگی را در عالم برقرار كرده است.
اینها سوگند است و همیشه سوگندها برای بیان مطلبی است. باید ببینیم آن مطلبی كه برای
آن، سوگند یاد شده است چیست. می فرماید:
إِنَّ سَعْیَكُمْ لَشَتّی ای انسانها! ای فرزندان آدم! مساعی
شما، كوششهای شما، كوشندگیهای شما همانا پراكنده و متفرق و متشتت است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 587