در
کتابخانه
بازدید : 1639401تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Collapse تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Collapse مقدمه مقدمه
Expand تفسیر سوره علق (1) تفسیر سوره علق (1)
Expand تفسیر سوره علق (2) تفسیر سوره علق (2)
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعضی از علمای عصر ما [1]گفته اند: یكی از معانی «عَلَق» زالوست [2]. اینجا قرآن مطلبی را گفته كه در آن عصر نمی توانستند بفهمند. مقصود از «علق» در اینجا آن حیوان زالو شكل ذره بینی است كه در نطفه مرد وجود دارد كه به آن «اسپرماتوزوئید» می گویند.
ولی به نظر می رسد مطلب چیز دیگری است. اصلا معنای «علقه» خون بسته نیست. ماده «عَلَق» و «عَلَقه» همان ماده «تعلق» است و معنایش وابستگی است. در فارسی كلمه «بسته» را گاهی درباره انعقاد می گوییم. وقتی یك شی ء شُل، سفت شود، به این می گویند انعقاد؛ مثل خونی كه از بدن حیوان بیرون می آید، كه اول شل است، مقداری كه می ماند می بندد، منعقد می شود. یا شیر را وقتی كه مایه می زنند، بعد از مدتی منعقد می شود، سفت می شود و می بندد. یا گچ وقتی به آن آب می زنند اول شل است بعد منعقد می شود. این انعقاد است، نه اعتلاق و نه انعلاق. بنابراین اگر ما بگوییم معنای علقه خون بسته است، خون بسته یعنی خون منعقد شده و خون منعقد شده غیر از خون معتلق شده است.
اینجا صحبت عَلَق بودن است. معنای تعلق، بسته بودن نیست، بلكه وابسته بودن و چسبیدن است. اگر چیزی به چیزی بچسبد به طوری كه جدا نشود، اینجاست كه ماده «عَلَق» را به كار می برند. به زالو كه «علق» می گویند به این اعتبار است كه وقتی آن را روی بدن انسان بگذارند خودش را می چسباند و جدا نمی شود؛ متعلق می شود، نه اینكه منعقد می شود.
پس اینكه قرآن می گوید: «بعد نطفه علقه می شود» معنایش این نیست كه نطفه منعقد می شود، بلكه این است كه نطفه در جایی قرار می گیرد و در آنجا می چسبد؛ یعنی [نطفه ] كه اول در این حال نبود، به حالتی درمی آید كه در یك نقطه می چسبد و جدا نمی شود و جایش را تغییر نمی دهد و به عبارت دیگر تعلق پیدا می كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 653

[1] - . نمی دانم چه كسی برای اولین بار این حرف را زده.
[2] - . زالو حیوانی است كه در آب یا در بدن حیوانهای دیگر پیدا می شود و احیانا وارد حلق اسب و امثال آن می شود. خاصیت زالو این است كه خون را می مكد و آنقدر می مكد كه شكمش بزرگ می شود و می افتد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است