خَلَقَ اَلْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ. یك معنای «عَلَق» خون بسته است كه گفته اند مخفف همان «علقه» است كه
در جاهای دیگر قرآن هم آمده. «علق» در زبان عربی معنای دیگری دارد كه به ذهن قدمای
مفسرین نمی آمده ولی امروز به ذهن مفسرین جدید آمده و آن معنا «زالو» است. این معنا در ذهن
مفسرین نمی آمده كه خدا انسان را از زالو آفرید. مفسرین جدید در اثر پیشرفتهای علمی جدید كه
كشف شده است كه سلول مرد یا اسپرماتوزوئید شبیه ترین موجودات به زالو است
[1]، می گویند شاید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 665
(لااقل به صورت احتمال) قرآن كه اینجا فرموده «علق» مقصود همان زالو باشد، یعنی آن حیوان
ذره بینی زالوشكل.
حالا چون سخن از ربّ بود و پیغمبر هم می خواهد مظهر ربوبیت خدا بشود و بشر را تربیت
كند و مكتب تربیتی و تكمیلی آورده است، در همان اول از نظام تكمیلی و نظام تربیتی و تكاملی
عالم سخن می گوید: ببین خدای آفریننده، انسان این گل سرسبد آفرینش را از چه نقصی به این حد
كمال رسانده است!
اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ اَلْأَكْرَمُ. `اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. بار دیگر می فرماید «بخوان! » و باز سخن از ربّ به
میان می آید. بخوان! بگیر وحی را! بگیر این وسیله تربیت و تكمیل را! و پروردگارِ اكرم توست كه
قلم به دست گرفتن و نوشتن را تعلیم كرد.
[1] - . یعنی زالو شكل است و یك دمی هم دارد.