در
کتابخانه
بازدید : 1640018تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
Expand تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Collapse تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Expand تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Expand تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجا بود كه این آیات نازل شد و پیغمبر اكرم رفت در مجمع قریش و در حضور عموم با صراحت تمام و با تعبیر بسیار كوبنده، به همان كسانی كه این پیشنهاد را داده بودند، از طرف خدا این طور اعلام كرد: قُلْ یا أَیُّهَا اَلْكافِرُونَ. یعنی این دیگر از زبان تو نیست، از زبان من بگو؛ ای پیامبر برو به اینها بگو «ای كافران! » . خودِ «ای كافران! » فحش بود. آنها هم خوششان نمی آمد كه «كافران» نامیده شوند. در مفهوم «كافر» انكار حقیقت خوابیده است؛ اصلا «كافر» یعنی كسی كه انكار می كند چیزی را كه می فهمد حقیقت است. بگو ای كافران و ای منكران حقیقت! و در واقع: ای دشمنان حقیقت! من از طرف خدا به شما اعلام می كنم كه پیشنهاد شما بكلی مردود و مطرود است.

لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ من عبادت نخواهم كرد آنچه را كه شما می پرستید. وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ *شما هم هرگز خدای مرا پرستش نخواهید كرد؛ شما هم پرستنده نخواهید بود خدای من را. آنها در پیشنهاد خودشان گفته بودند كه ما هم خدای تو را عبادت می كنیم. قرآن می فرماید: بگو شما هم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 800
هرگز عبادت كننده معبود من نخواهید بود.
درواقع می گوید این گونه عبادت، عبادت نیست. گیرم پیغمبر قبول می كرد- العیاذ باللّه- كه آنها بیایند یك سال بتها را عبادت كنند یك سال خدا را؛ آیا آن یك سالی كه خدا را عبادت می كردند واقعا عبادت خدا بود؟ بدیهی است كه خیر؛ خدا كه شریك نمی پذیرد. در شریك نپذیرفتن، فرق نمی كند كه شما نیمی از این عبادت بالخصوص را برای بت قرار بدهید و نیمی را برای خدا، مجموعا برای خدا و بت باشد، این نوعی شرك است، یا همه اش برای بت باشد، باز هم شرك است؛ عبادت امروز برای بت باشد عبادت فردا برای خدا، باز هم شرك است. آن عبادت فردا عبادت خدا نیست. آن كسی كه امروز می آید به خیال خودش خدا را عبادت كند كه فردا برود بتها را عبادت كند، همان عبادت امروزش هم عبادت خدا نیست.
فرمود: لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ من عبادت نمی كنم آنچه را كه شما عبادت می كنید، من هرگز تن به چنین پیشنهادی نمی دهم، محال و ممتنع است كه من آنچه را شما عبادت می كنید عبادت كنم. شما هم كه مدعی هستید كه به تناوب خدای من را پرستش كنید، دروغ می گویید؛ یعنی اینچنین پرستشی، پرستش نیست. بار دیگر می فرماید: وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ. بار اول فرمود من عبادت نمی كنم معبودهای شما را، بار دوم به این صورت می گوید: من هرگز پرستنده نیستم آن چیزی را كه شما پرستش كرده اید. اول به صورت جمله فعلیه است: «پرستش نمی كنم آنچه را كه شما پرستش می كنید» ، بعد آیه ای است كه اولش را به صورت جمله اسمیه آورده دوم را به صورت فعل ماضی: «و من هرگز پرستنده نیستم آنچه را كه شما پرستش كرده اید» . اول می گوید «من این كار را نمی كنم» ، دوم می گوید «من فاعل چنین كاری نیستم» ؛ در واقع می خواهد بگوید محال است چنین چیزی كه من پرستش كنم آنچه را كه شما پرستش كرده اید. بار دیگر درباره آنها جمله را تكرار می كند: و شما هم هرگز پرستنده نخواهید بود معبود من را.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است