در
کتابخانه
بازدید : 1639915تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
Expand تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Expand تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Collapse تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Expand تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد از مدت كمی رسول اكرم مأمور شد كه از عشیرتُهُ الاَْقْرَبین یعنی از خویشاوندان نزدیك خودش شروع كند و به علی علیه السلام- كه در آن وقت كودكی در حدود دوازده ساله و در خانه پیغمبر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 814
بود- فرمود: علی جان آبگوشتی درست كن و همه افراد فامیل بنی هاشم را دعوت كن كه من با آنها كار دارم. علی علیه السلام آنها را دعوت كرد و خودش غذایی تهیه كرد. مردمی در حدود چهل نفر - كه نوشته اند یكی كم یا یكی زیاد- این دعوت را پذیرفتند و آمدند. جلسه اول نتیجه ای گرفته نمی شود و جلسه دوم پیغمبر اكرم دعوت خودش را ظاهر می كند، می فرماید: من از طرف خداوند متعال به نبوت مبعوث شده ام و وظیفه دارم كه همه مردم را دعوت كنم و شما كه خویشاوندان نزدیك من هستید از دیگران اولی هستید. به شما اعلام می كنم كه اگر دعوت من را بپذیرید، در دنیا و آخرت سیادت پیدا می كنید.
آنچنان برداشت [و ادعای ] پیغمبر روی اطمینانی كه به به ثمر رسیدن دعوتش داشت بزرگ بود كه در نظر مهمانها عجیب آمد. از یك طرف به شخصیت پیغمبر، به صدق و امانت و عقل و همه چیزش واقف بودند، و از طرف دیگر حرفش یك حرفی بود [كه پذیرفتن آن مشكل بود. ] در مكه كه دهی بیشتر به شمار نمی رفت حالا یك مردی آمده می گوید من پیامی و رسالتی دارم كه این رسالت من جهانگیر خواهد شد و شما بیایید به این رسالت من بپیوندید و پیام مرا بپذیرید و اگر بپذیرید در دنیا و آخرت سیادت پیدا می كنید.
سكوت مطلق حكمفرما بود؛ حتی ابوطالب كه [بعد] مسلمان شد و اسلام اختیار كرد در آن جلسه سكوت كرد. تنها كسی كه با كمال جسارت بلند شد و حرف زد و به پیغمبر توپید كه بچه! تو این همه جمعیت را به اینجا دعوت كرده ای برای چنین حرفی؟ ! [ابولهب بود. ] بسیار برخورد بدی با پیغمبر اكرم كرد. حضرت فرمود: هركس از شما در این جلسه، اوّل كسی باشد كه به دعوت من لبیك بگوید او وصی و جانشین من خواهد بود. باز همه سكوت كردند. كسی باورش نمی آمد. تنها كسی كه در آن جلسه بلند شد و گفت: یا رسولَ اللّه! من هستم آن كسی كه به دعوت تو پاسخ می گویم و به تو ایمان دارم، همان طفل دوازده ساله یعنی علی علیه السلام بود. و این مطلبی است كه اهل تسنن هم نقل كرده اند و یكی از ادله شیعه است بر خلافت بلافصل علی علیه السلام.
در سیره ابن هشام كه از كتب معتبر اهل تسنن است این داستان به همین خصوصیت هست كه پیغمبر فرمود: هر كس كه اولین فرد شما باشد كه دعوت من را می پذیرد او وصی و خلیفه و جانشین من خواهد بود، و علی جواب داد. دو سه بار این ندا تكرار شد و علی جواب داد و حضرت در آنجا این مطلب را امضا و قبول كرد. بعد همین ابولهب مسخره كرد و گفت: ابوطالب! تكلیف تو هم روشن شد، معلوم شد باید بروی زیر پرچم همین بچه دوازده ساله ات.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است