در
کتابخانه
بازدید : 1640007تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
Expand تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Expand تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Collapse تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Expand تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این زن با اینكه زن یكی از اشراف بود [هیزم كشی می كرد. ] مكرر این مطلب را گفته ایم كه وقتی از عرب جاهلی و زندگی مردم جاهلیت سخن می گوییم، این جور نیست كه همه مردم جاهلیت مردمی بودند كه از وسائل و ابزار زندگی بكلی بی بهره بودند. مكه حكم بندر تجارتی را داشت و سران قریش تجار و برده داران بودند و به تعبیر قرآن در سوره «لِإِیلافِ » رِحْلَةُ الشِّتاءِ وَ الصَّیْف داشتند یعنی مسافرت تابستانی و زمستانی داشتند برای تجارت. تابستانها می رفتند سوریه مال التجاره از آنجا می خریدند و به مكه می آوردند و زمستانها می رفتند یمن از آنجا می آوردند.

مال التجاره ای را كه از هند با كشتیها می آمد، در همین بندر جدّه پیاده می كردند و در مكه خیلی چیزها پیدا می شد.
در مكه مردم منقسم بودند به یك عده برده و فقیر كه اصلا محله شان هم جدا بود [و یك عده اشراف. ] ظاهرا قسمت پایین مكه مال برده ها و فقرا بود و قسمت بالای مكه كه تقریبا شمال كعبه می شود- این قسمتی كه الان مسجد الجنّ در آن هست و معمولا ایرانیها در همین قسمت می آیند- مركز اشراف مكه بوده است. و اینها «همه چیزدار» و متمكن بودند.
خود همین زن، زن ابولهب بود- كه ابولهب مرد ثروتمندی بوده- و خواهر ابوسفیان و دختر حرب بن امیه بود كه اصلا بنی امیه همه شان ثروتمند بودند. شاید كنیزهای متعددی داشت. ولی او آنچنان زن كینه توزی بود كه خودش شخصا می آمد كاری را كه نبایست از نظر شئون اجتماعی اش بكند انجام می داد. نوشته اند شخصا می رفت هیزم تهیه می كرد و به پشت می كشید و می آورد. فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ. در گردنش یك ریسمانِ بافته شده است، ریسمان هیزم كشی به دو معنا: هم واقعا ریسمان هیزم كشی بود كه می رفت هیزم می آورد، و هم ریسمان هیزم كشی به این معنا كه این قید را به گردن خودش انداخته بود كه برود نمّامی و سخن چینی كند و آتش كینه را برافروزد؛ و طبعا در آن دنیا و در قیامت هم كه اعمالش تجسم پیدا می كند همین ریسمان هیزم كشی برای عذاب خودش را به گردن خودش خواهد دید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 828
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 829
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است