در
کتابخانه
بازدید : 1639922تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Expand تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
Expand تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Expand تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Expand تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Collapse تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این مثال از یك جهت درست است، از جهاتی دیگر درست نیست، ولی به این تعبیرات گفته اند چون چیز دیگری نمی توانسته اند داشته باشند. اگر شما در مقابل یك آینه بایستید و صورتتان در آینه پیدا بشود، این صورت از شما زایش نكرده، كأ نّه شما در آینه تجلی كرده اید؛ یعنی جلوه شما در آینه پیدا شده است، نه اینكه آن جلوه از وجود شما زاییده و خارج شد و به آنجا رفت. (البته این كه عرض می كنم «جلوه ای» چون تعبیر و نشان دیگری نداریم. ) ممكن است شما بگویید «از نظر علمی ثابت شده است كه در آینه چیزی نیست بلكه من صورت خودم را از راه انكسار نور می بینم و در واقع خودم را می بینم. » از نظر علمی راست است، ولی به حسب ظاهر و از نظر آنچه كه در خیال اوّلی می آید، من وقتی كه در مقابل آینه می ایستم چنین به نظرم می رسد كه در آینه صورتی ظاهر شده. حال اگر چنین چیزی در عالم می بود- كه به این شكل نیست- جلوه ما در آینه ظاهر شده بود بدون اینكه از وجود ما چیزی خارج بشود و در آینه برود. این است كه می بینید خلقت را همیشه به «تجلی» تعبیر می كنند. حافظ می گوید:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوه ای كرد رخش دید مَلَك عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
در جای دیگر می گوید:
این همه عكس می و نقش مخالف كه نمود
یك فروغ رخ ساقی است كه در جام افتاد
و از همه اینها شاید كاملتر و بیشتر، آن قطعه معروفی است كه جامی گفته و خیلی مفصل است:
در آن خلوت كه هستی بی نشان بود
به كنج نیستی عالم نهان بود
وجودی بود از نقش دویی دور
زگفت و گوی مائی و توئی دور
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 834
جمالی مطلق از قید مظاهر
به نور خویشتن بر خویش ظاهر
دل آرا شاهدی در حجله غیب
مبرّا دامنش از تهمت عیب
برون زد خیمه ز اقلیم تقدس
تجلی كرد در آفاق و انفس
زهر آیینه ای بنمود رویی
به هرجا خاست از وی گفتگویی
از او یك لمعه بر ملك و ملك تافت
ملك سرگشته را چونان فلك یافت
همه سبّوحیان سبّوح جویان
شدند از بی خودی، سبّوح گویان
از آن لمعه، فروغی بر گل افتاد
زگل شوری به جان بلبل افتاد
رخ خود شمع از آن آتش برافروخت
به هر كاشانه صد پروانه را سوخت
زنورش تافت بر خورشید یك تاب
برون آورد نیلوفر سر از آب
زرویش، روی خویش آراست لیلی
به هر مویش ز مجنون خاست میلی
جمال اوست هرجا جلوه كرده
زمعشوقان عالم بسته پرده
به هر پرده كه بینی، پردگی اوست
قضا جنبان هر دلبردگی اوست
به عشق اوست دل را زندگانی
به عشق اوست جان را كامرانی
دلی كو عاشق خوبان دلجوست
اگر داند و گر نی، عاشق اوست
تویی آیینه، او آیینه آرا
تویی پوشیده و او آشكارا
چو نیكو بنگری، آیینه هم اوست
نه تنها گنجْ او، گنجینه هم اوست
«من» و «تو» در میان كاری نداریم
به جز بیهوده، پنداری نداریم [1]
به هرحال خلقت را به «جلوه» تعبیر می كنند. اگر شما بگویید مثل چه؟ می گویند قضیه اصلا مثل ندارد. ما همین قدر باید بدانیم كه عالمِ خلقت زایش نیست، ایجاد و ابداع است، در حكم ظاهر شدن جلوه خداوند است بدون اینكه از وجود خداوند چیزی به شكلی ظاهر شود.

[1] - . هفت اورنگ، مثنوی یوسف و زلیخا.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است