در
بازدید : 395860      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
مقدمه
خاندان روح الله
ولادت خورشید
Expand كودكیكودكی
Expand دوران تحصیل دوران تحصیل
Expand تشكیل خانواده تشكیل خانواده
آغاز نهضت
قیام 15 خرداد
تبعید و هجرت به نجف
هجرت به پاریس
بازگشت به ایران
پیروزی انقلاب اسلامى
مشكلات مسیر انقلاب
جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله امام و امت
جام زهر
Expand سربازان روح الله سربازان روح الله
Expand رحلت امام خمینى قدس سرهرحلت امام خمینى قدس سره
رهبری آیت الله خامنه ای حفظه الله
Expand اساتید و مشایخ اجازه امام اساتید و مشایخ اجازه امام
Expand شاگردانشاگردان
علماء معاصر امام
Expand روح الله از منظر بزرگان  روح الله از منظر بزرگان
Expand فرازهایی از زندگی فرازهایی از زندگی
Collapse خاطرات یارانخاطرات یاران
عوامل موفقیت امام
عناصر موثر در شكل گیری شخصیت انقلابی و معنوی امام
Expand سجایای علمی و اخلاقی امام سجایای علمی و اخلاقی امام
نامه ها وسفارشات اخلاقی عرفانی امام
Expand دیدگاههادیدگاهها
Expand بزرگان از منظر امام بزرگان از منظر امام
اصل ولایت فقیه
نكته ها
سخنان برگزیده
معرفی آثار
معرفی دیگری از آثارامام خمینی
معرفی مقالاتی با موضوع امام خمینی (ره)
معرفی نرم افزارهای مربوط امام خمینی
معرفی فیلمهایی با موضوع امام (در دست تهیه)
امام خمینی در اینترنت
ضمیمه ها
 

حوزه لطفاً شمّه ای از زندگی تحصیلی و علمی خود را بیان كنید. 

معمول شرح زندگی وقتی جالب و پسندیده است كه فردی دارای شخصیتی ممتاز و برجسته باشد كه در این صورت حتی حركات عادّی او مورد توجّه قرار می گیرد. بر این مبنی خصوصیّات زندگی پیشوایان دین و بزرگان تا آنجا كه امكان داشته ضبط و زینت بخش صفحات تاریخ شده است . مثلاً از رهبر كبیر انقلاب حضرت امام قدس الله سره عكسهایی چاپ شده كه فرزند كوچكی روی ایشان را می بوسد و یا ایشان در كنار میزی ایستاده و از قوری به استكان چایی می ریزد. پیداست كه این عكسه از اشخاص عادّی هیچ گونه جذّابیتی ندارد؛ امّا از همچون امامی چطور؟

اگر آدمی دارای شخصیّتی نباشد كه به اعمال و افعالش جلوه دهد باید نقاط برجسته و ارزنده ای در زندگی داشته باشد كه بیان آنها جهت بخش مردم به سوی كمال باشد و اگر نه آن دارد و نه این همچون من عمر تباه كه :

نه شكوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم متحیرم كه دهقان به چه كار كشت ما را بهتر همان كه خاموشی گزیند و زحمت دیگران نپسندد!

حوزه : آشنایی حضرت عالی با حضرت امام از چه زمانی و چگونه بوده است ?

به سال 1318شمسی به قصد ادامه تحصیل به قم مشرّف شدم مرحوم پدرم كه از دوستان قدیمی و صمیمی مرحوم آیةالله آقای حاج سید احمد زنجانی شبیری بود مرا به ایشان سپرد. آن بزرگوار در میان جمعی بود كه شمع آن جمع حضرت امام رحمة الله علیه بود. از این طریق افتخار آشنائی با حضرت امام نصیب من شد: و للارض من كأس الكرام نصیب .

حوزه : ویژگیهای بارز حضرت امام كه باعث شیفتگی و جذب حضرت عالی به ایشان شده است چیست ؟ 

من چه گویم یك رگم هشیار نیست وصف آن یاری كه او را یار نیست

یك دهان خواهم به پهنای فلك تا بگویم وصف آن رشك ملك

ور دهان یابم چنین و صد چنین تنگ آید در بیان آن امین

حوزه : در رابطه با احیای آثار به جا مانده از امام رحمة الله علیه چه پیشنهادی دارید. 

با بودن فرزند خلف و روشن بین و دلسوزی مانند حجة الاسلام و مسلمین آقای حاج سید احمد خمینی دامت بركاته و عنایتی كه بخصوص نسبت به آثار پدر بزرگوارشان دارند همچون منی را نرسد كه در این مورد اظهار نظر كند. (رحم الله امرءً عرف قدره و لم یتعّد طوره) .

حوزه : در این صورت امكان پاره ای از ابعاد شخصیّت حضرت امام را بیان كنید.

این قدر هم گر نگویم ای سند شیشهء دل از ضعیفی بشكند

ابعاد شخصیت حضرت امام گوناگون است و می توان مجموع آنها را در آثار باقیماندهء از او مشاهده نمود: (انّا آثارنا تدل علینا) نظری كوتاه و گذرا به آثار علمی امام ابعاد مختلفی را از ایشان ترسیم می كند؛ زیرا همان گونه كه اثر از وجود مؤثّر حكایت می كند همچنین از خصوصیّات و ویژگیهای مؤثّر نیز كشف می كند.

كتاب گلستان حاكی از گرد آوردنده آن است و در عین حال جملات زیبا و دلفریب آن نمایانگر ذوق ادبی مؤلف و اشعار لطیف و پر محتوی و آموزنده آن بیانگر قدرت شاعری و حكمت گوینده آن است ؛ بنابراین در بررسی هر اثر نه تنها باید به وجود آن اندیشید بلكه باید در ویژگیها و خصوصیات آن نیز تأمّل كرد.

از آثار فراوان حضرت امام به آنچه این ناچیز با ترجمهء آن ارتباط داشته ام اشاره می شود:

1- شرح دعای سحر: نخستین اثری كه به خامهء حضرت امام تحریر یافته شرح دعای سحر است . ایشان این كتاب را در سال 1347 در حالی كه بیش از 27بهار از عمر شریفشان نگذشته بود مرقوم داشته اند. چنانچه خودشان در پایان كتاب می فرمایند:

و قد وقع الفراغ بید شارحه الفقیر المذنب ... فی التاریخ السبع و الاربعین و ثلاثمأة بعد الالف من الهجرة.

2- مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة: در این كتاب اسماء و صفات الهی و حقیقت خلافت الهیّهء محمّدیه و علویّه و بسیاری از معارف متعالیه عرفان به گونه ای بدیع شرح یافته كه نظیر آن افكار بلند موجود در این كتاب در كمتر كتابی مشاهده می شود. متن این دو كتاب با مقدّمه ای از این ناچیز با طبع زیبایی در بیروت و ترجمه آن دو به فارسی به وسیله این بنده در ایران مكرّر به طبع رسیده است .

در یكی از تشرّفاتم به دست بوسی فرمودند: شرح دعای سحر غلط چاپی بسیار دارد و اضافه فرمودند: غلط نامه ای برای آن بنویسد:

در امتثال آن متوجّه شدم كه برای تأمین نظر مباركشان باید كتاب مجددا طبع شود؛ لذا طبع دوّم با شرحی اضافی طبع و نسخه ای تقدیم حضورشان گردید.

3- اسرار الصلوة یا صلوة العارفین و آداب الصلوة:

این دو كتاب مربوط به بزرگترین عبادت اسلامی است كه تجسّم بخش عبودیّت انسان است . و به عقیده ایشان عالی ترین تحفه و ره آوردی است كه در سفر معراج احمدی با كشف تام محمّدی از مقام قاب قوسین أو أدنی تهیه شده و برای امّت مرحومه به ارمغان آورده شده است .

و می فرموده است : تا كنون خامه ای به حریم اسرار این تحفهء آسمانی راه نیافته است . حضرت امام این دو كتاب را به دو گونه كه یكی كاملاً خصوصی است و دیگری جنبهء عمومی دارد نگاشته اند. در مقدمهء آداب الصلوة می فرمایند:

ایّامی چند از این رساله ای فراهم آوردم كه به قدر میسور از اسرار صلوة در آن گنانیدم و چون آن را با حال عامّه تناسبی نیست در نظر گرفتم كه شطری از آداب قلبیهء این معراج روحانی را در سلك تحریر درآورم شاید برادران ایمانی را از آن تذكری و قلب قاسی خود را تأثیری حاصل آید .

ولی با این حال در بسیاری از موارد به تعبیر خودشان عنان قلم از دست رفته و مطلب آن چنان اوج می گیرد كه از اسرار الصوة نیز پیشی می گیرد. این دو كتاب بی نظیر به وسیلهء این ناچیز به عربی ترجمه شده و به نامهای : (سرّ الصّلوة او صلوة العارفین ) و (الآداب المعنویة للصلوة) در كشورهای عربی منطقه در سطح وسیعی بحمد الله انتشار یافته است .

5- كتاب اربعین : شرح چهل حدیث یادگار دورانی است كه حضرتشان مبتكرانه درس اخلاق را در مدرسهء فیضیه شروع كرده و در پرورش اخلاق طلاّب وفضلا اثر شایانی داشت . نگارش این كتاب در عصر روز جمعه چهارم شهر محرم الحرام سنهء یكهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری پایان یافته و در عین همگانی بودن بحثهای اختصاصی نیز دارد خصوصاً چند حدیث آخر كه بحث دربارهء مشیت الهی و جبر و تفویض بحثهای اسماء و صفات الهی و بحث ولایت است كه فهم كامل مطالب آنها مخصوص دانشمندان و اهل اصطلاح می باشد.

چهار حدیث اوّل این كتاب شریف را در زمان حیات امام این نا چیز با پاورقی نسبتاً مبسوطی طبع كردم و بسیار مورد استقبال تشنگان زلال معارف امام قرار گرفت . در نظر داشتم كه به همان نحو ادامه بدهم ولی طبع اصل كتاب اصل كتاب خللی در تصمیم ایجاد كرد. گر چه هنوز نیز به خاطر پیشنهادات بسیاری كه شده انصراف كامل ندارم . تا كه مشیّت الهی چه اقتضا كند.

6-طلب و اراده و امر بین الامرین : این رساله از یك نظر فلسفی و از نظر دیگر رساله ای است اصولی . متن این رساله عربی و به قلم خود حضرت امام است . ترجمهء كامل و شرح مختصر رسالهء مزبور نیز به قلم این جانب و نشر شده است .

حوزه : لطف از نوآوریها و ابتكارات حضرت امام در عرفان اگر ممكن است بفرمایید.

در این چشم انداز حضرت امام را در مسائل مربوط به عرفان عارف كامل می بینیم كه برای خود اندیشه های عرفانی خاصّی داشته است .

حضرت امام اگر چه از مكتب بزرگان عرف همچون : محیی الدین بهره برده و عرفان پیراسته از گرایش تسنّن او را به نحو احسن ذوق كرده بود ولی در عین حال افكار عرفانی ظریفی داشت كه از محیی الدین گوی سبقت را ربوده است . مثلاً از محیی الدین نقل می فرمایند كه می گوید:

مردم دربارهء خدا و عالم در اشتباهند بدین معنی كه عالم را ظاهر و خدا را غایب می دانند در صورتی كه مطلب به عكس این است بلكه خدای تعالی ظاهر و عالم غایب است .

سپس از عارف كامل قاضی سعید قمی نقل می فرماید كه به گفته محیی الدین اعتراض كرده و فرموده است : این سخن از نظر توحیدگران درست نیست بلكه خدای تعالی ظاهر در همهء عوامل غیب و شهود است . سپس خود ایشان اظهار نظر می فرمایند:

در دید توحیدی خاص الخاص اساس غیب و شهودی نیست بلكه ، هو الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و اینما تولوا فثّم وجه الله و می توان گفت : شكوفایی نظرات حضرت امام مرهون استادش آیة الله شاه آبادی بوده كه هر گاه به نام ایشان در نوشته هاشان می رسند می فرمایند: شیخ عارف كامل م شاه آبادی روحی فداه می فرمودند.

به بیانی دیگر: همگی می دانیم كه عرفان عرف برای خود آنان تجلّی گاه دارد: تجلّی علمی و تجلّی عملی . از نظر تجلّی علمی حضرت امام را باید استاد مؤسسی دانست كه در برابر اساتید خود نیز دارای مبانی بود.

و امّا از نظر عملی برای كسانی روشن است كه از نزدیك با ایشان مراوده داشته تهجّده شب زنده داریه مناجات های درونی و كاشفه های روحانی او را از نزدیك لمس كرده باشند.

همین قدر یادآور می شویم كه : حضرت امام از شنیدن یك جملهء عرفانه یك بیت عرفانی و یك قطعه از صحیفهء سجّادیه سخت تكان می خورد. به شهادت نزدیكان اشك بر چشمان او حلقه می زد گویی پیوسته خود را بریده از این جهان می دید و در فكر لقاء و وصل بود.

در حوزهء اخلاقی از اخلاق یونانی بسان اخلاق غربی سخت منزجر بودند و در درس اخلاق به روایات اهل بیت علیهم السّلام دل می بستند.

و دیگر مكاتب اخلاقی را یك نوع مكاتب انزوا آفرین و یا یك نوع مبادلهء سود و سرمایه می دانستند بالاخص اخلاق یونانی كه بر اساس جلب منافع پی ریزی شده است . از نظر فلسفه مكتب صدر المتالهین را می ستودند زیرا در آن برهان و عرفان را به هم آمیخته دیده و شریعت را پشتوانه هر دو می دانستند و در حقیقت می دیدند كه عرفان و فلسفهء شریعت در آن به یك نقطه منتهی می شوند.

ولی در عین حال كرار می فرموده : در آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام بالاخص صحیفه سجّادیه درجمله های كوتاه به بلند ترین اندیشه فلسفی اشاره شده و این گواه بر آن است كه گویندگان این كلمات در مكتب دیگری پرورش یافته و چنین ارمغانی را به همراه آورده اند.

ما در عین تشریح یك بعد از ابعاد روحی حضرت امام از درون خجلت زده و شرمساریم كه هرگز نتوانستیم حتّی نیم رخی روشن از این بعد ترسیم كنیم .

فسلام الله علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیاً.

 

 

 

 

 

منبع : www.hawzah.net


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است