... «شهید مطهرى» از جمله چهرههایى بودند كه در تاریخ نیم قرن گذشته ایران، تأثیر شایانى داشتند.
پیش از انقلاب با آقاى دكتر «باهنر» و دیگر دوستان، درباره تأثیر متفكران مسلمان بر حركتهاى نوى اسلامى- یعنى از سال بیست و چهار یا بیست و پنج به بعد را ارزیابى مىكردیم- صحبت مىكردیم و افراد را نسبت به قدرت و نفوذشان در یك تقسیمبندى قرار مىدادیم. در درجه اول، شخص امام قرار مىگرفتند و درجه دوم را شهید «مطهرى» بهخود اختصاص مىدادند. ایشان از لحاظ آشنایى و تسلط كامل بر فلسفه غرب و شرق و شناخت تاریخ جدید و قدیم مهارت قابل ملاحظهاى داشتند. بههمین دلیل، در باب مشخص كردن جهان بینى اسلامى و اصول ماركسیسم، بهترین روش بیان را داشتند. درسهاى ایشان براى حركتهاى سازنده اسلامى، فوق العاده مفید بود. از روزى كه نهضت انقلابى در سال چهل و یك تشكیل شد، شهید «مطهرى» در مركز نهضت، مورد اعتماد كامل امام بودند. همچنین اعتمادى كه قشر طلاب، دانشگاهى و حتى بازاریها نسبت بهایشان داشتند، براى شكلگیرى تفكر سیاسى اجتماعى اسلام، بسیار مفید و سازنده بود. از همان ابتدا تا بهاین روزها كه شهید شدند، براى تنظیم حركت نهضت، بهترین برنامهریز بودند. هر چند كه بعد از انقلاب، ایشان متأسفانه فرصت نیافتند نقش برتر خود را ایفا كنند، اما همچنان حضورشان در قلب انقلاب احساس مىشود. در اوج مبارزههاى انقلاب، ایشان در تشكیل دولت اسلامى از درون گروه اداره كنندگان مبارزه، نقش مهمى داشتند. امام در «پاریس» به شهید «مطهرى» مأموریت دادند كه از همانجا، هسته دولت و شوراى انقلاب را تشكیل بدهند. بعد از پیروزى هم در ماههاى اول انقلاب، ایشان فعالیت زیاد و سختى را در شوراى انقلاب داشتند. تمایل شدید ایشان براى حركت بهطرف سازندگى فكرى، قابل ملاحظه بود. حتى قرار بود كه ایشان از فعالیتهاى سیاسى خود كم كنند و براى تشكیل یك دانشگاه اسلامى، نیروهاى مستعد و مفید را دور خودشان جمع كنند تا بتوانیم براى آینده انقلاب، نیروى متخصص و مفید تربیت كنیم. اما متأسفانه، قبل از اینكه به هدف سازنده خود دست پیدا كنند، به شهادت رسیدند.
... شهید «مطهرى» معتقد بودند كه حوزه را باید از حیث كیفیت بالاى تحصیل و همه جانبه كردن آن، هر چه بیشتر تقویت كنیم. تا حدى كه حتى خود ایشان، چه قبل از انقلاب و چه بعد از پیروزى، همیشه مایل بودند از «تهران» به «قم» بروند. چون در اینجا وقت كافى نداشتند و در هفته، تنها یك یا دو روز براى تدریس به «قم» مىرفتند.
ایشان همواره به نكتههاى ظریف و در عین حال حساس، توجّه خاصى داشتند. شهید «مطهرى» مىدانست كه در حوزه، طى ده پانزده سال اخیر، توجه طلاب، بیش از هر چیز به «ایدئولوژى» و مسایل اجتماعى معطوف است. عقیده ایشان این بود كه این تلاش برنامهریزى شده و منظم نیست. از آنجایى كه هم فلسفه «غرب» و هم «ماركسیسم» را مىدانستند، اصرار داشتند كه طلاب، خودشان این مكتبها را مقایسه بكنند. هر چند كه روى این موضوع زیاد تكیه مىكردند؛ اما هنوز آنطورى كه ایشان مىخواستند، نیست. ناگفته نماند كه همین روح حساس و شخصیت بانفوذ ایشان، تأثیر خود را در حوزه گذاشته است. مدرسین و طلاب حوزه، احترام زیادى براى شهید «مطهرى» قایل بودند. البته افراد متنفذ و عالمى، همچون
علامه «طباطبایى» در تحول فكرى حوزه، نقش مهمى را ایفا كردند. استاد «مطهرى» نسبت بهاین عالم فرزانه، احترام و تواضع بسیار زیادى قایل بودند. افكار و اندیشههاى علامه، در سخنرانیها و كتب استاد «مطهرى» تأثیر بارزى داشت. از طرفى هم مىدانیم، شخصیت با استقامت و پابرجایى چون امام، سبب به جریان افتادن اندیشههاى متعالى در میان مردم بود.
در عین حال، حوزه، معلمین و مدرسین و شخصیتهاى بسیار وارستهاى را به خود دیده است؛ امّا آقاى «مطهرى»، یكى از عوامل مؤثر در تحول و بارورى حوزه بودند كه به سهم خود، بیش از اندازه كار كردند.
در مورد نحوه تعلیم و درس خواندن طلاب، مسأله جامعیت و تفكر مطرح است. بخش عظیمى از طلبهها براى رسیدن بهاوج تحصیل اهمیت زیادى قایلند. لذا تحصیل خود را همچنان ادامه مىدهند. شهید «مطهرى» نیز نسبت به همین علاقه و اهمیّت، معتقد بود كه نباید شیوهها بهصورت یك دستورالعمل ثابت و خشك درآید. ايشان مىگفتند خواندن كتابها كافى نیست، بلكه تفكر و تحقیق راجع به مطالب، سبب بالا رفتن كیفیت تعلیم و بازدهى دو چندان آن خواهد شد. البته، طبیعت كار و تحصیل در حوزه همین تحقیق و تعمق است. منتها، شهید «مطهرى» این كیفیت را عمیقتر و عملىتر كردند. دانشگاهى كه قرار بر تأسیس آن داشتند، یكى از اهدافش تعیین رشتههاى تخصصى براى طلاب بود. چرا كه عقیده داشتند، جماعت طلبه در ارتباط گسترده با مردم، ناچار به داشتن تخصص لازم است. همه اقشار جامعه مانند هم نیستند. اگر با قشر خاصى برخورد شود، ناچاریم خیلى از مفاهیم و اطلاعات را درباره دانستههاى آنها بدانیم و بخوانیم. در این صورت چنانچه، تخصصى باشد، توقع جامعه از كمك متخصصین، در جهت تخصص است. و این، امتیازى براى طلبهها خواهد بود.
بنا بود كه ایشان بهاین هدف در تأسیس دانشگاه، جامعه عمل بپوشد. البته فكر مىكنم كه این كار در حال تعقیب باشد. چه بسا كه ثمرههاى آن را از «قم» یا «مشهد» شاهد باشیم.[1]
[1] . مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> مصاحبهها، ج1، ص: 42 تا ص: 44