از روزهاى بسیار مهم ما ... شهادت شهید بزرگوار علامه مطهرى است. چرا كه واقعاً فقدان ایشان جزء خسارتهاى جبران ناپذیر جنایات منافقین است. ما مثل مرحوم مطهرى خیلى كم داشتهایم چه اینكه حالا هم خیلى كم داریم. و شما با كتابهاى ایشان، سخنرانیهاى ایشان، آنهایى كه با ایشان نزدیك بودهاند و محضر ایشان را درك كردهاند و شاگردان ایشان آشنا هستید.
امام امت، استاد مطهرى را پاره تن خود معرفى كردند و دشمن هم حساب شده و با چراغ آمد و به حساب خودش ضربه اى زد كه دیگر جمهورى اسلامى كمر راست نكند. اما خون این شهید، آثار این شهید، قلم و بیان این شهید- كه امام هم مهر تأیید پاى آن گذاشتند- اهداف دشمن را معكوس كرد. یعنى آنچه كه از نوك قلم ایشان تراوش كرده بود با شهادت ایشان، با خون ایشان رنگ خون گرفت.
اگر ما دیروز از یك استاد فیلسوف مفسر اخلاق دان فقیه، حرف مىشنیدیم، امروز از همه اینها به اضافه شهید مىشنویم.
شهادت، به خاطر افتخارى كه براى انسان مىآورد و به خاطر صلاحیتى كه از انسان كشف
مىگردد، مشخص مىكند كه این شخص چه مقامى داشته و شهادت به خاطر صداقتى كه در جامعه به انسان مىدهد، گفتههاى گذشته انسان، تاریخ انسان، بیت انسان، و فامیل انسان را آن چنان مىكند كه همه اینها مىتوانند انسانساز باشند. همین آثارى كه ما از كربلا و شهداى دیگر داریم مربوط به همین قضیه است.
من از این امت مىخواهم كه سالگرد این شهید بزرگوار را براى همیشه زنده نگه دارند و از مجامع تبلیغى كشور مىخواهم كه دائماً كمك كنند كه خون این شهید بجوشد و از صدا و سیما و سایر مراكز خبرى و تبلیغى مىخواهم كه هر چه امكانات دارند به كار ببرند كه مردم این گونه افراد را فراموش نكنند. و تا نام اینها زنده باشد دین را زنده نگه مىدارند. ...به فامیل محترم ایشان و فرزندان عزیز ایشان كه مثل خود آن بزرگوار روح فتوّت و بزرگوارى و تحقیق در آنان وجود دارد، این افتخار را تبریك عرض مىكنم و ان شاءاللّه امت هم قدر این بزرگواران را مىداند.[1]
[1] .مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> خطبههاى نماز جمعه، ج4، ص:195 و 196