مصاحبه با: خبرنگاران داخلى پیرامون استاد شهید «مرتضى مطهرى»
س- برخلاف ادعاى گروههاى سیاسى، بخصوص گروههاى بهظاهر اسلامى منحرف كه گفتهاند استاد «مطهرى» مبارزه سیاسى نداشتهاند، ما مىدانیم كه ایشان مبارزههاى مستمر ایدئولوژیكى علیه گروههاى التقاطى و بهظاهر اسلامى داشتهاند. نظر شما در این مورد چیست؟
ج- براى بیان این تهمت، از بىاطلاعى نسل نو كه سابقه زندگى مرحوم «مطهرى» را نمىدانند، سوءاستفاده شده است. كسانى كه از نزدیك با ایشان آشنا بودند مىدانند كه شخصیت شهید تا چه اندازه براى رژیم گذشته خطرناك بود. ایشان نه تنها از شركاى مبارزه بودند، بلكه از جمله پیشتازان مبارزه به شمار مىآمدند.
وقتى كه مبارزه روحانیت در سال چهل و یك آغاز شد، تعداد اشخاصى كه همراه و همفكر امام بودند، آنقدرها نبود. شخصیت شهید «مطهرى» از آن زمان، از جمله درخشانترین شخصیتهاى مبارز بود. در آن زمان ایشان در تهران و امام در قم اقامت داشتند.
معلوم بود كه مبارزه محدود به قم نمىشود. لازم بود تا براى متمركز دادن مبارزه در تهران، یك سرى كارهاى اساسى صورت بگیرد. امام نیز به این نكته توجه داشتند. منزل مرحوم «مطهرى» در تهران مركز حركت بود. ایشان جزء سازمان دهندگان هیأتهاى مؤتلفه اسلامى بودند. از چهار پنج نفرى كه رابط امام و هیأتها بودند، یكى مرحوم «مطهرى» بود. آقایان «بهشتى»، «مولایى» و «انوارى» هم سه نفر دیگر بودند. اینها، هم رهبرى فكرى سازمان را داشتند و هم، از لحاظ تعلیم و تربیت اعضاى مبارز همت مىگماردند. شرح درسهایى كه شهید «مطهرى» در جلسههاى مخفى آن گروه مىگفتند، در كتابى به عنوان «انسان و سرنوشت» گرد آمده است.
در روزهایى كه مقدمههاى پانزده خرداد ریخته مىشد، شهید «مطهرى» جزء معدود اشخاصى بودند كه جرأت مىكردند در جلسههاى درس مسجد «هدایت» صحبت از مبارزه با شاه را بكنند. در همان ایام حادثه فیضیه نیز از اولین كسانى بودند كه دستگیر و بهمدت دو ماه در زندان موقت شهربانى بازداشت شدند. در آن زمان جمع زیادى از علماء دستگیر شدند.
براى همین، علماى مهاجر از شهرستانها جمع شدند و فشار زیادى به رژیم وارد آوردند. رژیم هم ناچار شد زندانیان را آزاد كند. اگر قرار بود به معیار خودشان عمل كنند، یك حبس طولانى مدت هم به شهید «مطهرى» مىدادند.
بعد از پانزده خرداد هم ایشان یكى از معتبرترین و محترمترین نیروهاى مبارزه بود. لذا این اتهامى كه مىزنند، از آنجایى سرچشمه مىگیرد كه استاد «مطهرى» به محض روى كار آمدن سازمان مجاهدین، اولین كسى بودند كه به اندیشهها و افكار منافقانه آنها پى بردند.
ایشان از همان روزهاى اول تلاش كردند تا جلوى انحراف را بگیرند. ولى جوّ موجود اجازه عكس العمل جدى را نمىداد. چون ایشان در مواضع فكرى خودشان حساس بودند، نخواستند كه هیچگونه مسئوولیتى متوجه ایشان باشد. در عمل، آن چنان كه باید بروز نمىدادند. البته ما چون با ایشان در ارتباط بودیم، در موارد اجرایى براى مبارزه از راهنماییها و مشاورتهاى شهید «مطهرى» بهره مىبردیم.
از سال پنجاه و شش كه جوّ مبارزه مذهبى خالص شد، استاد «مطهرى» بهطور كاملًا آشكارى وارد میدان شدند. یك سال قبل از انقلاب، ایشان در كانون مركزى، مبارزه را هدایت مىكردند. من دو سه ماه قبل از پیروزى از از زندان بیرون آمدم و در كانون مبارزه، یعنى منزل شهید «مطهرى» برگشتم. بعد از آن هم امام به ایشان مأموریت تشكیل «شوراى انقلاب» را محول كردند. استاد، شوراى انقلاب را تشكیل دادند و تا زمان شهادت در آنجا فعالیّت مىكردند.
س- لطفاً در مورد نحوه فعالیت ایشان در شورا بیشتر توضیح بدهید.
ج- ایشان یكى از اركان نیرومند شوراى انقلاب بودند. ایشان قبل از تقبل تشكیل شورا در مركزیت هسته مبارزه قرار داشتند.
امام اسامى چند نفر، از جمله من و آقایان «بهشتى» «خامنهاى»، «باهنر» «مهدوى»، «موسوى اردبیلى»، را براى تشكیل شوراى انقلاب، بهآقاى «مطهرى» داده بودند. ایشان طبق فرمان امام مختار بودند كه با اتفاق نظر اعضاء هر كسى را كه صلاح دانستند به جمع اضافه كنند. آن یك نفر هم انتخاب شد. این گروه از آغاز مبارزه را هدایت مىكرد. پس از آن شوراى انقلاب را تشكیل دادیم. بعد هم از بين اینها، اعضاى دولت موقت بیرون آمد. و در تمام این مدت، اندیشه و آراى مرحوم «مطهرى» براى گروه سرنوشتساز بود. در ضمن استاد «مطهرى» در انتخاب افراد، حساسیت به خرج مىدادند كه هیچگونه انحراف فكرى نداشته باشند. مثل موضعى كه از اول دنبال مىكردند. تا زمانى كه ایشان در میان ما حضور داشتند، بعنوان یك ركن اساسى و اهرم نیرومندى در همه تصمیمهاى شورا دخبل بودند.
س- درباره تلاش بسیار ایشان، در زمینه تزكیه و تهذیب نفس و فلسفه و عرفان اسلامى، چه نظرى دارید؟
ج- همینطور است كه شما اشاره كردید. استاد «مطهرى» در زمینه اخلاق و سیر و سلوك معرفتى، مرشدى به نام «حاج میرزاعلى آقاى اصفهانى» داشتند. خود من بخشى از درسهاى این استاد را در مدرسه فیضیه درك و كسب كردم. فوقالعاده جالب و جاذب بود. آقاى «مطهرى» تحت تأثیر چنان استادى، بهرهمند از سرمایههاى نیرومند اخلاقى بود. ایشان در سیر و سلوك از مراتب بالایى برخوردار بودند. اهل ذكر و عبادتهاى مخفى و نماز شب بودند. عشق به خدا و فضایل عرفانى در سطح بسیار عمیقى در شخصیت استاد موج مىزد.
شهید «مطهرى» فلسفه اسلامى را در محضر استادانى چون امام و «علامه طباطبایى» آموخته بودند. امام كه شاید امروز، بزرگترین فیلسوف در عالم اسلام باشند. همچنین «علامه طباطبایى» كسى بودند كه فلسفه ماركسیسم را خوب مىدانستند. ایشان همچنین فلسفه اسلام و غرب را مقایسه كرده و نقاط ضعف آنها را در برابر قوت فلسفه اسلام درآورده بودند. در زمینه فقه و اصول مجتهد و در ادبیات صاحبنظر بودند. استاد «مطهرى» در حوزه علوم قرآنى مطالعه زیادى داشت. در مجموع، خصایص و الاى علمى را در یك انسان مكتبى و اهل نظر دارا بودند. تعبیر من در مورد ایشان این است كه استاد «مطهرى» تجسم عینى مكتب بودند. از لحاظ علمى و عملى، «مطهرى» مجهز به امكانهاى یك مبلغ، متفكر و راهنماى اسلامى بود.
س- از فعالیتهاى ایشان «استاد مطهرى» در مراحل مختلف انقلاب بگویید.
ج- استاد مطهرى در همه ابعاد انقلاب حضور داشتند. ایشان نه تنها از جمله پیشتازان مبارزه بودند، بلكه مبلغ و متفكر نهضت اسلامى محسوب مىشوند. حسن ارتباط امام، مردم، فیضیه و دانشگاه، مرهون تلاشهاى فكرى ایشان است. استاد هم در دانشگاه و هم در فیضیه تدریس مىكردند.
بعد از ماجراى پانزده خرداد و تبعید حضرت امام، دوره ركودى در خلال مبارزه انقلابى پیش آمد. در این ایام، شهید «مطهرى» بهعنوان یك مرجع فكرى، حركت تازهاى را از «حسینیه» ارشاد آغاز كرد. بعد از این كار، باید بگوییم كه در تدارك نیروى انسانى براى مبارزه سهم عمدهاى داشت. چرا كه سخنرانىها، جلسههاى درس و جزوههاى استاد، چه به صورت كتاب و چه به صورت مخفى، دست به دست مىگشتند. ایشان با شخصیتهاى مبارز كشور، جلسههاى خصوصى داشتند. فرهنگیان، دانشگاهیان، روحانیون و بازاریها از طریق ایشان به هم مرتبط مىشدند. ایشان هم از لحاظ علمى مرجع بودند و هم از لحاظ عملى، كمكهاى زیادى به مبارزین مىكردند.
تنها در همان دوره سالهاى پنجاه و یك تا پنجاه و پنج كه قبلًا اشاره كردم، استاد «مطهرى» در یك انزواى موقت به سر مىبردند. البته ما كه با ایشان نزدیك بودیم، مىدانستیم كه در همان دوره نیز در متن مبارزه هستند. از همانجا، شرایط مناسبى را براى حركت وسیع مبارزین بهوجود آوردند.[1]
[1] . مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> مصاحبهها، ج1، ص: 31 تا ص: 34