در
بازدید : 263940      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصـیـل
Expand اساتید اساتید
مبارزات و فعالیت های سیاسی
دوستان و یاران
رهبری و شهید مطهری
Collapse ویژگی ها ی برجسته اخلاقی ویژگی ها ی برجسته اخلاقی
خاطرات رهبری
Expand خاطرات یاران خاطرات یاران
Expand رهبری از منظر بزرگان رهبری از منظر بزرگان
Expand دیدگاه ها  دیدگاه ها
Expand جملات برگزیده جملات برگزیده
تالیفات و فعالیت های علمی
سوالاتی در رابطه با آیت الله خامنه ای
معرفی سایت ها و نرم افزارهای مربوط
 

مقام معظم رهبری  در دوره جوانى، با طبع لطیفى كه داشتند، با نام مستعار «امین‏» به سرودن شعر نیز مى ‏پرداختند. آقا به ماجراى سرودن شعر در دوره جوانى خود اشاره كرده و تداوم این طبع لطیف در حال حاضر را بیان مى‏ كنند :

....من در دوره جوانى، شعر گفتن را شروع كردم و گاهى شعر مى ‏گفتم، منتها به دلایلى، تا سالهاى متمادى شعرم را در انجمن ادبى - كه آن وقت در مشهد تشكیل مى ‏شد و من هم شركت مى ‏كردم - نمى ‏خواندم.حالا عیبى ندارد آن دلیلى را كه گفتم به آن دلیل نمى‏ خواندم، بگویم.

علت، این بود كه چون من سابقه‏ زیادى با شعر داشتم، شعر را مى ‏شناختم، یعنى خوب و بد شعر را مى ‏شناختم.در آن انجمن، وقتى كه شعرى خوانده مى ‏شد و اشخاص نامدارى هم در آن انجمن بودند - كه بعضى از آنها امروز هم هستند، بعضى هم فوت شده ‏اند - نقدى كه من نسبت ‏به شعر انجام مى ‏دادم، نقدى بود كه غالبا مورد تایید و تصدیق حضار - از جمله خود آن شاعر - قرار مى ‏گرفت . وقتى كه شعر خودم را نگاه مى ‏كردم، با دید یك نقاد مى ‏دیدم كه این شعر، من را راضى نمى ‏كند، لذا نمى ‏خواستم آن شعر را بخوانم، یعنى اگر شعرى بود كه از شعر آن روز بهتر بود، حتما مى‏ خواندم.لیكن مى‏ نشستم، فكر مى‏ كردم، شعر را مى ‏گفتم، مى ‏نوشتم و پاكنویس مى ‏كردم، اما در آن انجمن نمى ‏خواندم.چرا؟ چون سطح آن انجمن به خاطر همین نقدهایى كه مى ‏شد - از جمله خود من زیاد نقد مى ‏كردم - بالاتر از این شعر بود.شاید شعرهایى خوانده مى ‏شد كه از سطح آن شعر بالاتر نبود، اما مورد نقد قرار مى ‏گرفت.

به هر حال، مى ‏توانم اين طور بگویم آن شعر، من را به عنوان یك ناقد، راضى نمى ‏كرد. اتفاق افتاده بود كه در غیر از آن انجمن، انجمنهاى دیگرى در بعضى از شهرهاى دیگر - یك شهر از شهرهاى معروف شعر خیز ایران كه حالا نمى‏ خواهم اسم بیاورم - شركت كرده بودم و آن‏جا دیدم سطح آن انجمن، سطح نقد انجمن ما را در مشهد ندارد، از من شعر خواستند، لذا من خواندم، همان سالهاى قدیم.

این كه مى ‏گویم، مربوط به سالهاى 1336، 37 و آن وقتهاست، در حدود سنین بیست، بیست و یك ساله، یا حد اكثر بیست و دو ساله بودم.البته این تا سالهاى 1342 و 1344- تا آن وقتها - ادامه داشت كه بعد دیگر غرق شدن در كارهاى مبارزات، ما را از كار شعر و اینها بكلى دور كرد، انجمن هم دیگر نمى ‏رفتم.

به هر حال، آن زمان شعر مى ‏گفتم، بعد شعر گفتن را رها كردم و نمى ‏گفتم، تا چند سال قبل از این، كه تصادفا یك جورى شد كه دوباره احساس كردم مایلم گاهى چیزى بر زبان، یا بر ذهن، یا روى كاغذ بیاورم، آنها هم دربین مردم پخش نشده است - حالا شما یك بیت را خواندید  - از شعرهایى كه من گفته ‏ام، چند غزل بیشتر در دست مردم نیست، نمى‏ دانم شما این را از كجا و از چه كسى شنیده‏ اید.این غزلى كه مطلعش را خواندید، مال خیلى دور نیست، خیال مى ‏كنم مربوط به همین سه، چهار سال قبل است. [i]

 



[i] -   www.aviny.com

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است