در
بازدید : 263934      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصـیـل
Expand اساتید اساتید
مبارزات و فعالیت های سیاسی
دوستان و یاران
رهبری و شهید مطهری
Expand ویژگی ها ی برجسته اخلاقی ویژگی ها ی برجسته اخلاقی
خاطرات رهبری
Expand خاطرات یاران خاطرات یاران
Expand رهبری از منظر بزرگان رهبری از منظر بزرگان
Expand دیدگاه ها  دیدگاه ها
Collapse جملات برگزیده جملات برگزیده
تالیفات و فعالیت های علمی
سوالاتی در رابطه با آیت الله خامنه ای
معرفی سایت ها و نرم افزارهای مربوط
 

عالم بودن مهم نیست؛ شرف علم و عالم بودن را نگهداشتن مهم است. من در دوران اختناق، استاد معروف عالى‏مقامى را مى‏شناختم كه روى كفش شاه آن‏وقت (محمدرضا) افتاد! اساتید در صفى ایستاده بودند و محمدرضا از برابر آن‏ها عبور مى‏كرد و این شخصیت روى پاى او افتاد! از این كارها مى‏كردند، اما چه كسانى؟ تیمسارها. اما یك عالم، یك دانشمند، یك محقق كه واقعاً هم این آدم محقق است. در رشته‏ى شما نیست،در رشته‏اى است كه به ما بیش‏تر مى‏خورد فاضل، نام‏آور، نامدار، چه‏قدر تحقیقات، چه‏قدر كتاب، روى پاى او افتاد! شاگردهایش ملامت كردند: استاد شما؟! آخر آن شخص كه بى‏سواد است. عالم جماعت كسى را قبول ندارد، سیاست برایش مسأله‏اى نیست، نگاه مى‏كند ببیند چه كسى عالم است. اصلًا براى عالم، جاذبه و ارزشى‏بالاتر از علم نیست. بدترین فحش در محیط اهل علم، لقب «بى‏سوادى» است. هیچ فحشى از این بالاتر نیست. در همه‏ى محیطهاى علمى همین‏گونه است. آن‏وقت كه آن عالم روى پاى یك جاهل و قلدر افتاد! شاگردان و رفقایش ملامت كردند و این هم جوابى نداشت.

گفت: هیبت سلطانى من را گرفت. این عبارت، همان‏وقت‏ها در محیطهاى دانشگاه كه دوستان ما مى‏رفتند و مى‏آمدند، معروف شد و علما و دانشمندان آن وقت، به كسانى كه هیبت سلطانى آن‏ها را مى‏گیرد و كسانى كه جز هیبت علم چیزى‏آن‏ها را نمى‏گیرد، تقسیم مى‏شدند! البته همان وقت هم دانشمندانى مثل همان آدم داشتیم كه حتى با فقر مى‏ساختند، براى این‏كه به سمت آن‏ها نگاه نكنند، نه این‏كه روى پایشان نیفتند یا دستشان را نبوسند یا تواضعشان نكنند؛ نه، اصلًا خودشان را بالاتر از این مى‏دانستند كه به فكر آن دستگاه‏هاى جاهل و دور از معرفت بیفتند. زندگى پولى و مادى را اصلًا كم‏ارزش‏تر از این مى‏دانستند كه خودشان را به آن آلوده كنند. (1/8/69)

اقتدار علمى‏

اگر ایران باید آینده‏اى داشته باشد و اگر این ملت باید همین راه استقلال و عزت و عدم وابستگى را كه در آن وارد شده ادامه بدهد، این امكان ندارد مگر با عالم شدن این ملت. باید عالم علام بشوند و علم در این كشور ترقى پیدا كند. علم وارداتى، علم- به معناى حقیقى كلمه- نیست؛ علم درون‏زا است كه اقتدار مى‏بخشد. این كه من مسأله‏ى تولید علم و شكستن مرزهاى علم را مطرح كردم، به خاطر این است و باید آن را جدى‏بگیرید. (2/25/82)

 

تأثیر علم در ایمان اسلامى‏

هر چه علم پیشرفت كند، پایه‏هاى ایمان دینى مستحكم‏تر خواهد شد. آن روزى كه شما به یك ذره‏ى خاك یا ذره‏ى سنگ به‏صورت یك جسم بسیط نگاه مى‏كنید و مى‏گویید خدا این را خلق كرده، یك نوع ایمان دارید، اما آن وقتى كه تمام ملكول‏ها و تمام ذرات و عناصر اتمى موجود در این جسم را مشاهده كردید، نظم آن را، حركت آن را، مهندسى‏پیچیده آن را، تأثیرات آن را، خواص آن را، و گفتید خدا خالق این است، معرفت و ایمان شما نوع دیگرى خواهد بود. (5/5/79)

تفاوت تولید علم و تحصیل علم‏

تولید علم یعنى شكستن مرزهاى علم و پیشرفت‏كردن با تحصیل علم و تبحر در علم تفاوت دارد؛ ما اولى را نیاز داریم. نه اين‏كه به دومى نياز نیست اما دومى كافى نیست. این‏كه نوشته و تحقیق و فرآورده‏ى ذهن دانشمندان در زمینه‏ى علوم مختلف چه علوم انسانى، چه علوم تجربى بیاید و خوب دانسته شود و همین‏ها محور تشخیص و معرفت نهایى انسان شود، چيز مطلوبى نیست. ما مى‏بینیم كه در زمینه‏هاى مختلف، تحقیق و پژوهش و رسیدن به نظریه در دنیاى مادى و دنیاى غرب، مبناى قابل‏قبول و مورد اعتمادى نبوده؛ به‏خصوص در زمینه‏ى علوم انسانى كه در علوم تجربى و در فناورى هم اثر خودش را نشان مى‏دهد. (26/9/83)

 

 

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است