غرب از هجوم و شبیخون فرهنگى كشورهاى مستقل و به‏ویژه اسلامى و انقلابى، اهدافى دارد، از جمله:

1. ایجاد احساس شكست و انفعال در آحاد جامعه اسلامى حتى عالمان و روشنفكران‏

ما مى‏بینیم كه بعضى‏ها از سمعه بعضى از احكام الهى فرار مى‏كنند! بعضى‏ها هستند كه دم از مسلمانى هم مى‏زنند، اما از حجاب اسلامى پرهیز مى‏كنند! كسانى هستند كه قرآن را هم دوست دارند، اسلام را هم دوست مى‏دارند، اما وقتى بحث «والسارق و السارقة فاقطعوا ایدیهما» مى‏شود، پایشان مى‏لرزد! ما مى‏گوییم كه اگر اسلام را قبول داریم، بایستى حقیقتاً حل مشكلات را در خود اسلام پیدا كنیم و در مقابل تهاجم اخلاقى كه غرب نسبت به چنین موضعى به خود مى‏گیرد، دست و پایمان نلرزد. (14/11/70)

2. ایجاد شك در اعتقادات و در نتیجه بى‏ایمانى نسل جوان‏

تهاجم فرهنگى، به مقصود بى‏اعتماد كردن نسل نو انجام مى‏گیرد، هم بى‏اعتماد كردن به دین، هم بى‏اعتقاد كردن به اصول انقلابى و آن تفكر فعالى كه امروز استكبار از آن مى‏ترسد و قلمرو قدرت‏هاى استكبارى را به خطر مى‏اندازد. (25/10/70)

3. فرهنگ اصیل ملى‏

در تهاجم خطرناك دشمن، نه‏تنها ارزش‏هاى اسلامى كه فرهنگ‏هاى اصیل مردم و سنت‏ها و آداب قومى مورد تمسخر و حقارت واقع مى‏شود. (14/9/75)