در
بازدید : 128845      تاریخ درج : 1390/2/8
Skip Navigation Links.
Expand خانوادهخانواده
دوران تحصیل تا مرجعیت
اساتید
شاگردان
آثار و تالیفات
رحلت
كمالات اخلاقی
Expand دیدگاه هادیدگاه ها
Expand در كلام دیگراندر كلام دیگران
Collapse در كلام مطهردر كلام مطهر
Expand مباحث علمیمباحث علمی
 

در سال 22 كه ما رفتیم بروجرد، در بروجرد یك وضع خیلى عجیبى بود. آن كسانى كه مى‏آمدند درس آقاى بروجردى (چون آقاى بروجردى آن وقت هنوز بروجرد بودند) حتى جاهایشان مشخص بود. آن كسى كه دست راست آقا مى‏نشست ممكن نبود جایش عوض شود.دست راستِ دست راست هم همین‏طور و ... دست چپ هم همین جور. اینها پیش خودشان حسابهایى داشتند. دیگر آنهایى كه جوانتر بودند حق نداشتند كه بیایند در آن جاها بنشینند، باید مى‏آمدند وسط مى‏نشستند. منتها جوانهاشان سى چهل سالشان بود و پیرهاشان همه شصت ساله و هفتاد ساله بودند. آقاى بروجردى خوشش نمى‏آمد. ایشان روى صندلى نمى‏نشست، همین جور نشسته روى زمین درس مى‏داد. جمعیت زیاد نبود. همه‏شان حدود پنجاه نفر بودند. یك روزى ایشان آمد، شاید هم به عمد، براى این كه [آن وضع را] بهم بزند، آنجایى كه آنها نشسته بودند ننشست، یك جاى دیگر نشست. آن روز آن ترتیب بهم خورد. فردا گفتند لابد آقا جا را عوض كرده. آمدند همان ترتیب را در این طرف دیگر قرار دادند. آن روز باز آقاى بروجردى رفت سر جاى اوّلش نشست. آن روز هم آن ترتیب بهم خورد. باز فردا آمدند سر جاى اوّل همان ترتیب را درست كردند. آخرش آن ترتیب بهم نخورد، همین‏طور بود كه بود.[i]



[i] - مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏15   ص : 261

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است