در
بازدید : 61049      تاریخ درج : 1390/2/24
 

 

با آن‌كه‌ ایشان‌ بیشتر عمر و وقت‌ خود را صرف‌ تحقیق‌ و تصحیح‌ و تألیف‌ نمودند؛ ولی‌ از تدریس‌ هم‌ غافل‌ نبود. محفل‌ درس‌ و افاضه‌ ایشان‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ میعاد دوست‌داران‌ حكمت‌ اسلامی‌ و باغ‌ پر طراوت‌ زلال‌ معارف‌ توحیدی‌ بود. مدتی‌ در دانشكده‌ ادبیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ تدریس‌ نمود و از سال‌ 1338ش‌ كه‌ بر آستان‌ ملك‌ پاسبان‌ قدس‌ رضوی‌ مشرف‌ شد و در پرتو اشعه‌ الطاف‌ آن‌ امام‌ همام(ع) قرار گرفت‌، در حوزه‌ و دانشگاه‌ مشهد مقدس‌ درس‌ داشته‌اند. در 1340 به‌ دانشیاری‌ دانشگاه‌ فردوسی‌ در رشته‌ فلسفه‌ و تصوف‌ اسلامی‌ برگزیده‌ شد و پس‌ از نزدیك‌ به‌ چهل‌ سال‌ نورافشانی‌ با بالاترین‌ درجه‌ استادی‌ از این‌ دانشگاه‌ بازنشسته‌ گردید.

از آغاز تدریس‌، رابطه‌ای‌ محكم‌ بین‌ استاد و شاگردانشان‌ ایجاد شد. در طی‌ قریب‌ به‌ چهل‌ سال‌ كه‌ این‌ استاد مبرز به‌ تدریس‌ اشتغال‌ داشته‌اند تعداد زیادی‌ از طالبان‌ دانش‌ از محضرش‌ استفاده‌ كرده‌ و برخی‌ خود در زمره‌ دانشمندان‌ و فلاسفه‌ درآمده‌اند. این‌ حلقه‌ها نه‌ فقط‌ در دانشگاه‌ بلكه‌ در خانه‌ نیز تشكیل‌ می‌شد و استاد مانند بزرگان‌ سلف‌، رابطه‌ای‌ انسانی‌ و پدرانه‌ با شاگردان‌ خود داشته‌اند.

شاگردان‌ استاد آشتیانی‌، به‌ ایرانیان‌ محدود نبوده‌، و ایشان‌ همواره‌ متوجه‌ اهمیت‌ خاص‌ اشاعه‌ فلسفه‌ اسلامی‌ كه‌ خانه‌ و مأوای‌ آن‌ در قرون‌ اخیر بیشتر در ایران‌ بوده‌ است‌ در سایر كشورهای‌ اسلامی‌ و نیز غرب‌ و ژاپن‌ داشته‌اند و در راه‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ تعداد قابل‌ توجهی‌ دانشجوی‌ خارجی‌ پذیرفته‌ و به‌ تعلیم‌ آنان‌ در زمینه‌ فلسفه‌ و عرفان‌ پرداخته‌اند. برخی‌ از این‌ افراد اكنون‌ خود محققان‌ و دانشمندان‌ به‌ نام‌ هستند، مانند استاد ویلیام‌ چیتیك‌ كه‌ برجسته‌ترین‌ مفسر افكار ابن‌ عربی‌ در جهان‌ انگلیسی‌ زبان‌ است‌، او مدتی‌ نزد استاد فصوص‌ و شروح‌ آن‌ را تلمذ كرد.

دكتر محمّد جعفر یا حقی‌ درباره‌ شاگردان‌ و مریدان‌ استاد آشتیانی در اقصی‌ نقاط‌ جهان‌ چنین‌ گفته‌اند:

«آن‌ سال‌ها كه‌ از مشهد بیرون‌ نرفته‌ بودم‌، می‌دیدم‌ كه‌ هانری‌ كربن‌ و سید حسین‌ نصر و امثالهم‌ چگونه‌ مشتاقانه‌ به‌ دیدارش‌ می‌شتابند و نیز هر كس‌ بویی‌ از فلسفه‌ و عرفان‌ به‌ مشامش‌ خورده‌ است‌. بعدها كه‌ به‌ اقصای‌ عالم‌ سفر كردم‌، در هر محفلی‌ كه‌ سخن‌ از خراسان‌ به‌ میان‌ می‌آمد، از كمبریج‌ و آكسفورد و لیدن‌ گرفته‌ تا بركلی‌ و تورنتو و توكیو، همه‌ از «استاد» می‌پرسیدند. اصلاً لفظ‌ «استاد» در آن‌ سوی‌ عالم‌ هم‌ شده‌ بود برایش‌ عَلَم‌ بالغلبه‌.

آكیرو ماتسوموتو از كجایی‌ شنیده‌ بود كه‌ معلمی‌ از دانشگاه‌ فردوسی‌ مشهد برای‌ تدریس‌ زبان‌ فارسی‌ به‌ توكیو آمده‌ است‌. تلفن‌ مرا با چه‌ زحمتی‌ پیدا كرده‌ و زنگ‌ زده‌ بود كه‌ برای‌ دیداری‌ با هم‌ قراری‌ بگذاریم‌. وقتی‌ روز جمعه‌ 5مهر ماه‌ 1370 در كیچی‌ جوجی‌ توكیو به‌ سراغم‌ آمد، فهمیدم‌ كه‌ چیزی‌ قریب‌ سیصد كیلومتر راه‌ از شهری‌ دور به‌ نام‌ نیگاتا، كه‌ قبلاً دیده‌ بودم‌، آمده‌ است‌ تا سراغ‌ مرشد و مرادش‌ استاد آشتیانی را از من‌ بگیرد، دیدم‌ كه‌ «دوران‌ باخبر در حضورند و نزدیكتان‌ بی‌بصر دور». دو سه‌ ساعتی‌ با هم‌ از مشهد گفتیم‌ و او هر بار ترجیح‌ و زمام‌ سخن‌ را به‌ خاطراتش‌ با استاد باز می‌گرداند. ماتسوموتو، استاد آن‌ روز دانشگاه‌ بین‌المللی‌ ژاپن‌، خود یكی‌ از ده‌ها دانشجو و مرید استاد آشتیانی بود، كه‌ از گوشه‌ و كنار جهان‌ به‌ مشهد شتافته‌ و در ساحل‌ دریای‌ دانش‌ و عرفان‌ وی‌ زانو زده‌ و نام‌ و یاد و آثار معرفت‌ وی‌ را در اقصای‌ عالم‌ پراكنده‌ بودند.

بی‌ شك‌ تا وقتی‌ فلسفه‌ و عرفان‌ اسلامی‌ زنده‌ است‌ و دوست‌داران‌ و پژوهندگان‌ حكمت‌ به‌ آثار «جلال حكمت‌» رجوع‌ می‌كنند، نام‌ سید جلال الدین آشتیانی بلند آوازه‌ است.‌ چنین‌ بادا!

 

 

 

 

 

منبع : www.hawzah.net

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است