می فرمودند: خاطرات بر چهار قسم است:
اوّل: الهى، و آن خاطره ایست كه انسان را از خود منصرف و به خدا متوجّه كند، و به قرب او دعوت نماید.
دوّم: شیطانى، و آن خاطره ایست كه انسان را از خدا غافل كند، و غضب و كینه و حرص و حسد را در دل او برویاند.
سوّم: ملكوتى، و آن خاطره ایست كه انسان را به عبادت و تقوى رهبرى نماید.
چهارم: نفسانى، و آن خاطره ایست كه انسان را به زینت هاى دنیا و شهوات دعوت كند.
و انسان يك قوّه عالى دارد كه مىتواند تمام خاطرات شیطانى و نفسانى را تبديل به حسنات نموده و تمام آنها را در راه خدا استخدام نمايد؛ و جمع مال و شهوت و جلب زینت براى خدا باشد نه از براى نفس.
و ایضاً از آن قوّه، قوّه عالى ترى دارد كه مىتواند تمام آن خاطرات را با خاطرات ملكوتى به خاطره الهى تبدیل نموده و همه آنها را از خدا بداند، و از خدا ببیند، و با غیر خدا اصلًا معامله و كارى نداشته باشد.
می فرمودند: دعاها و توسّلات خوب است، ولى باید انسان اثر را از خدا بداند و از خدا بخواهد.[i]