شاگرد فخر المحققین و از اعاظم فقهاى شیعه است. در ردیف محقق حلّى و علامه حلّى است. اهل جبل عامل است كه منطقه اى است در جنوب لبنان و از قدیمترین مراكز تشیع است و هم اكنون نیز یك مركز شیعى است. شهید اول در سال 734 متولد شده و در 786 به فتواى یك
فقیه مالكى مذهب و تأیید یك فقیه شافعى مذهب شهید شده است. او شاگرد شاگردان علامه حلّى و از آن جمله فخر المحققین بوده است. كتابهاى معروف شهید اول در فقه عبارت است ازاللّمعه كه در مدت كوتاهى در همان زندانى كه منجر به شهادتش شد تألیف كرده است و عجیب این است كه این كتاب شریف را در دو قرن بعد فقیهى بزرگ شرح كرد كه او سرنوشتى مانند مؤلف پیدا كرد یعنى شهید شد و «شهید ثانى» لقب گرفت. شرح لمعه تألیف شهید ثانى است كه همواره از كتب درسى طلاب بوده و هست. كتابهاى دیگر شهید اول عبارت است از: دروس، ذكرى ٰ، بیان، الفیّه، قواعد. همه كتب او از نفایس آثار فقهى است. كتب شهید اول نیز مانند كتب محقق و علامه حلّى در عصرهاى بعد از طرف فقها شرحها و حاشیه هاى زیاد خورده است.
در میان فقهاى شیعه كتابهاى سه شخصیت فوق الذكر یعنى محقق حلّى، علامه حلّى، شهید اول كه در قرن هفتم و هشتم مى زیسته اند به صورت متون فقهى درآمده و دیگران بر آنها شرح و حاشیه نوشته اند و كسى دیگر نمى بینیم كه چنین عنایتى به آثار او شده باشد. فقط در یك قرن گذشته دو كتاب از كتابهاى شیخ مرتضى انصارى كه در حدود صد و سیزده سال از وفاتش مى گذرد چنین وضعى به خود گرفته است.
خاندان شهید اول خاندان علم و فضل و فقه بوده اند و نسلهاى متوالى این شرافت را براى خود نگهدارى كرده اند. شهید سه پسر دارد كه هر سه از علما و فقها بوده اند همچنانكه همسرش امّ على و دخترش امّ الحسن نیز فقیهه بوده اند و شهید زنان را در پاره اى از مسائل فقهى به این دو بانوى فاضله ارجاع مى كرده است. در كتاب ریحانة الادب مى نویسد:
بعضى از بزرگان فاطمه دختر شهید را «شیخه» و «سَتّ المشایخ» یعنى سیّدة المشایخ لقب داده اند. (1)
- فتوی به حرمت استماع صوت اجنبیه
دو مسأله دیگر در باب معاشرت زن و مرد باقى مانده كه بد نیست آنها را نیز بررسى كنیم : یكى مسأله شنیدن صداى زن است و دیگر مسأله دست دادن با او است .
در مسأله اول , ظاهرا مسلم است كه شنیدن صداى زن در صورتى كه تلذذ و ریبه در كار نباشد جایز است . مرحوم آیة الله سید محمد كاظم طباطبائى یزدى در عروه الوثقى باب نكاح فصل اول مسأله 39 مى فرماید :
(( لا بأس بسماع صوت الاجنبیة ما لم یكن تلذذ و لا ریبة من غیر فرق بین الاعمى و البصیر و ان كان الاحوط الترك فى غیر مقام الضروره , و یحرم علیها اسماع الصوت الذى فیه تهییج للسامع بتحسینه و ترقیقه . قال تعالى : (( فلا تخضعن بالقول فیطمع الذى فی قلبه مرض )) .
یعنى : شنیدن صداى زن در صورتى كه تلذذ و ریبه نباید جایز است ولى در عین حال مادامى كه ضرورتى نیست , ترك آن بهتر است . و بر زن حرام است كه بخواهد صوت خود را نازك كند و نیكو سازد به طورى كه تحریك آمیز باشد , چنانكه خداى متعال در قرآن خطاب به زنان پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید : در حرف زدن صدا را نازك و مهیج نكنید كه موجب طمع بیماردلان گردد .
مسأله جواز استماع صداى زن , جزء مسلمات است و دلیل آن سیره قطعى بین مسلمین و ضرورى بودن و مخصوصا سیره قطعى تاریخى رسول خدا و ائمه اطهار است .
علاوه بر این , مفهوم آیه مذكور اینست كه حرف زدنى كه در آن كرشمه و ناز به كار نرود جایز است . یعنى خود اين آيه دليل بر جواز همسخن شدن زن و مرد اجنبى است .
تنها شهید اول است كه در لمعه مى فرماید : (( و یحرم سماع صوت الاجنبیه )) , و بعضى از فقهاء معاصر احتمال داده اند كه خطائى از نساخ رخ داده است و مثلا (( لا یحرم )) را (( یحرم )) نوشته اند . (2)
(( الشیعة من شایع علیا )) شهید[ اول] در لمعه به مناسبتى این حرف را مى گوید و دیگران هم این را گفته اند : شيعه یعنى كسى كه على را مشايعت كند , یعنى انسان با (( لفظ )) شيعه نمى شود , با (( حرف )) شیعه نمى شود , با (( حب و علاقه فقط )) شیعه نمى شود , پس با چه چیز شیعه مى شود ؟ با مشایعت , مشايعت یعنى همراهى . وقتى كسى مى رود , شما پشت سر و همراه او مى روید , این را (( مشایعت )) مى گویند , شيعه على یعنى مشايعت كننده عملى على .
منبع :
- آشنایی با كلیات علوم اسلامی – فقه و اصول - درس سوم: تاریخچه ی فقه و فقهاء (2)
- زن و جامعه از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری بخش دوم
- انسان كامل ؛ راههاى شناخت انسان كامل از نظر اسلام
لینك مرتبط :
- شهید اول