در
بازدید : 302909      تاریخ درج : 1391/5/19
Skip Navigation Links.
شخصیت ها در دانشنامه " قرآن "
Collapse شخصیت ها در دانشنامه " فقه "شخصیت ها در دانشنامه " فقه "
ابن ابى عقیل عمّانى
ابن ادریس حلّى
ابن براج
ابن جنید اسكافى
ابن حمزه طوسى، معروف به عمادالدین طوسى
سید ابوالمكارم ابن زهره
جمال السالكین ابوالعباس احمد بن فهد حلّى اسدى
ابواسحاق اسفراینی
ابوالقاسم محقق حلی
ابوالقاسم جعفربن حسن بن یحیى بن سعید حلى
ابوبكر بن عبد الرحمن بن حارث بن هشام مخزومى
ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطى
ابویوسف
احمد بن حنبل شیبانى
آخوند ملامحمد كاظم خراسانى
احمد بن محمد اردبیلى، معروف به مقدس اردبیلى.
آقای آقا میرزا احمد آشتیانی
اصفهانی، سید ابوالحسن
اصفهانى، شیخ بهاء الدین معروف به فاضل هندى
آملی، آقا شیخ محمد تقی
امینی ، عبد الحسین، علامه امینی
انصاری، شیخ مرتضی
ابو عمرو عبد الرحمن بن عمرو اوزاعى
بادكوبه ‏ای، آقا سید حسین
بحرالعلوم، سید مهدى
بهاء الدین محمد عاملى، معروف به شیخ بهائى
بهبهانى، محمد باقر معروف به وحید بهبهانى
شیخ على بن هلال جزایرى
جوینی، امام الحرمین
حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلّى، معروف به علامه حلّى
شیخ ابوالصلاح حلبى
خارجة بن زید بن ثابت انصارى
محقق خوانساری
آقا حسین خوانسارى، معروف به محقق خوانسارى
جمال المحققین، معروف به آقا جمال خوانسارى.
زفر بن الهذیل
ملامحمدباقر سبزوارى، معروف به محقق سبزوارى
سعید بن مسیب مخزومى
حمزة بن عبد العزیز دیلمى، معروف به سلاّر دیلمى
سلیمان بن یسار
سید رضی
سید مرتضى معروف به علَم الهدى
شافعى، محمد بن ادریس
شهید اول، محمد بن مكّى
شهید ثانى، شیخ زین الدین
شیبانى، محمد بن حسن
شیخ صدوق
شیخ طوسی
شیخ على بن عبد العالى كَرَكى، معروف به محقق كَرَكى یا محقق ثانى
شیرزای، میرزا محمد تقی
صدر، امام موسی
عبیداللّٰه بن عبد اللّٰه بن عتبة بن مسعود
عروة بن زبیر
علوی سبزواری، حاج میرزا حسین
عیاسی سمرقندی
غروی اصفهانی، حاج شیخ محمد حسین
غزالی، امام محمد
فضل به شاذان
فیض كاشانی
قاسم بن محمد بن ابى بكر
آقا سید ابو الحسن رفیعی قزوینی
قطب راوندی
شیخ عباس قمی
شیخ جعفر كاشف الغطاء
ابوجعفر محمد بن یعقوب كلینى رازى
سید جمال الدین گلپایگانی
لیث بن سعد اصفهانى
مالك بن انس
علامه مجلسی
مجلسی، محمد تقی
قاضی سعید قمی
سید حسن مدرس
عبد اللّٰه بن مبارك مروزى
فاضل مقداد
میر محمد باقر داماد
میرزا مهدی بن میرزا هدایت الله شهید مشهدی
حاج میرزا حسین نائینى
نجفی، محمد حسن
نراقی، ملا احمد
نراقی، ملا مهدی
نوری، شیخ فضل الله
علامه محدث نوری
حاج شیخ عبد النبی نوری
هشام بن الحكم
همدانی، آخوند ملا حسینقلی
Expand شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "
Expand شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "
شخصیت ها در دانشنامه حوزه های علمیه
Expand شخصیت ها در دانشنامه  " زندگی نامه شهید مطهری "شخصیت ها در دانشنامه " زندگی نامه شهید مطهری "
شخصیت ها در دانشنامه " تاریخ "
شخصیت ها در دانشنامه " زن در اسلام "
شخصیت ها در دانشنامه "مباحث اجتماعی"
 

 

مكاشفه مرحوم آقا سید جمال گلپایگانى

مرحوم آقاى سید جمال گلپایگانى رضوان الله علیه یكى از مراجع تقلید تقریبا عصر حاضر بودند كه حدود پانزده سال پیش تهران هم آمدند و اكنون حدود ده سال است كه فوت كرده اند . من در تهران خدمت ایشان رسیده بودم و قبلا هم البته مى شناختم . مردى بود كه از اوایل جوانى كه در اصفهان تحصیل مى كرده است[ اهل تقوا بوده] و افرادى كه در جوانى با این مرد محشور بوده اند او را به تقوا و معنویت و صفا و پاكى مى شناختند و اصلا وارد این دنیا بود و شاید مسیرش هم این نبود كه بیاید درس بخواند و روزى مرجع و رئیس بشود . این حرفها در كارش نبود و تا آخر عمر به این پیمان خودش باقى بود . به طور قطع و یقین آثار فوق العاده اى در ایشان دیده مى شد . یك آقا لطف الله هست گلپایگانى ، الان از فضلاى قم است و مرد خوبى است . این قصه را ایشان براى من نقل كرد  بعد من از پسر مرحوم ، آقا سید جمال هم پرسیدم ، گفت كه آقا خودش براى خود من هم نقل كرد . قضیه این بود كه مرحوم آقا ضیاء عراقى كه از مراجع نجف بود - ظاهرا - در سنه 22 فوت كرد . آن وقت ما قم بودیم . یك سال قبل از فوت آقا سید ابوالحسن بود و از نظر تدریس و علمیت ، حوزه نجف را مرحوم آقا ضیاء و مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانى معروف به كمپانى اداره مى كردند ، ریاست با مرحوم آقا سید ابوالحسن بود . مرحوم آقا شیخ محمد حسین استاد آقاى طباطبایى بود . او غیر از مقام علمیت در معنویت هم مرد فوق العاده اى بوده . از آن اشخاصى بود كه نمونه سلف صالح بود ، كه مى گفتند گاهى در عبادت لیلة الركوع و لیلة السجود داشت یعنى گاهى یك شب تا صبح در ركوع بود و گاهى یك شب تا صبح در سجود بود . با اینكه به كارهاى علمى اش مى رسید وقتى هم به عبادت مى پرداخت یك چنین كسى بود ، كه آقاى طباطبایى خودمان قصه ها و حكایتها از ایشان دارند و حتى خوابهاى خیلى فوق العاده از این استاد بزرگوارش دارد . مرحوم آقا ضیاء فوت كرد یعنى نجف كه دو پایه تدریس داشت یك پایه اش خراب شد . مرحوم آقا شیخ محمد حسین هم ظاهرا با سكته مغزى از دنیا رفت ، گفته بودند از بس كه زیاد فكر مى كرد ، و كتابهایى كه از او باقى مانده نشان مى دهند ، مى گفتند كه شاید همین فكر خیلى زیاد منجر به سكته مغزى شده . به هر حال یك هفته بعد ایشان سكته و فوت كرد . مرحوم آقا سید جمال در حالى كه نماز شب مى خواند و در قنوت و تر مكاشفه مى كند ، مرحوم آقا ضیاء را مى بیند كه دارد مى آید و از او ، یا خود ایشان مى پرسد یا مى پرسند كجا مى روى ؟ مى گوید آقا شیخ محمد حسین فوت كرده ، مى روم براى تشییع جنازه اش . بعد مرحوم آقا سید جمال مى فرستد كه بروید ببینید خبرى هست ، آیا آقا شیخ محمد حسین فوت كرده ؟ مى روند مى بینند ایشان سكته كرده . آقا لطف الله گفت من خودم از آقا سید جمال قضیه را شنیدم . بعد من از پسرش آقا سید احمد هم كه الان در تهران است قضیه را پرسیدم گفتم كه من چنین قضیه اى شنیده ام ، گفت اتفاقا من خودم آن شب آنجا بودم و كسى كه آقا مأمور كرد من بودم و گفت كه من در مكاشفه این جور دیدم كه آقا ضیاء مى آمد و گفت من مى روم براى تشییع جنازه آقا شیخ محمد حسین ، آقا شیخ محمد حسین فوت كرده یا نه ؟ رفتم دیدم ایشان فوت كرده . [1]

 

مكاشفه مرحوم آقا سید جمال گلپایگانى

اما مسأله رجعت . رجعت مثل قیامت نیست . قیامت از ضروریات اسلام است و اگر كسى منكر قیامت باشد اصلا نمى شود او را مسلمان شمرد و در ردیف مسلمانان نیست . مسأله رجعت به این شكل نیست ، تازه كسانى كه معتقد هستند مى گویند كه از ضروریات و مسلمات مذهب شیعه است . از مرحوم آقا شیخ عبدالكریم هم كه راجع به شریعت سنگلجى ( كه منكر رجعت بود ) سؤال كردند ، گویا جواب داده بود : نه ، از ضروریات اسلام نیست ، و شاید گفته بود از ضروریات شیعه هم نیست . ولى البته شاید در علماى شیعه یك نفر ، دو نفر هم نمى شود پیدا كرد كه رجعت را انكار كنند .

آنهایى هم كه قائل به رجعت هستند ، بعضى به سبك محدثین همین طور معتقدند كه عینا مثل قیامت مى شود ، یعنى واقعا همین مرده ها از همین خاك زنده مى شوند . عده اى دیگر كه یكى از آنها مرحوم فیض كاشانى است[طور دیگرى معتقدند ] . دیگران اصلا در مقام توجیه بر نمى آیند ، مى گویند به ما گفته اند رجعت ، ما هم مى گوییم رجعت ، ما چه مى دانیم كیفیتش چگونه است ؟ بحثى نمى كنند . ولى مثل مرحوم فیض معتقد هستند كه رجعت نظیر این چیزى است كه امروز علماى ارواح مى گویند . این حرف علماى ارواح تا چه حد درست است یا نادرست ، به جاى خود ، ولى نظیر این است كه مى گویند مثلا مشاهده شده كثیرا كه یك نفر در حال بیدارى ، روح میتى را به صورت یك شبح و یك جسم خاص رقیقى كه با این جسمها فرق داشته [ حاضر] كرده و آن را دیده است . اگر حرف اینها را قبول نكنیم ، نظیر این را اهل مكاشفه زیاد گفته اند . اهل مكاشفه زیاد ادعا مى كنند كه ما در حالى كه در حال خاصى از مكاشفه هستیم ارواح مؤمنین را مشاهده مى كنیم و مى بینیم ، مى آیند و با ما حرف مى زنند .

یك وقتى همین جا نقل كردم كه از مرحوم آقا سید جمال گلپایگانى از این قضایا زیاد نقل مى كنند ( واقعا هم مرد فوق العاده اى بود ) كه از آن جمله من از پسرشان پرسیدم ، گفت اتفاقا من خودم آنجا بودم ( ایشان واقعا مرد خیلى پاك و وارسته اى بوده ) كه پدرم بعد از نماز شب به من گفت : برو ببین آقا شیخ محمد حسین فوت كرده ؟ گفتم : چطور ؟ گفت : برو تحقیق كن . رفتم تحقیق كردم ، دیدم همان شب در همان لحظات قبل فوت كرده . قضیه چه بود ؟[ پدرم] گفت : من در قنوت نماز وتر ، مرحوم آقا ضیاء را دیدم در حالى كه مى آمد . گفتم : كجا مى روى ؟ گفت : آقا شیخ محمد حسین فوت كرده ، من به تشییع جنازه او مى روم .

نظیر اینها را البته اهل مكاشفه زیاد ادعا كرده اند . در اخبار و احادیث ما هم این چیزها خیلى زیاد است . نمى خواهم بگویم همه آنها درست است ولى اینقدر زیاد است كه دیگر همه را نمى شود رد كرد [2]

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است