از اكابر درجه ی اول عرفاست. در نثر و نظم تألیف دارد. تذكرة الاولیاءاو كه در شرح حال عرفا و متصوفه است و از امام صادق علیه السلام آغاز مى كند و به امام باقر علیه السلام ختم مى نماید، از جمله مآخذ و مدارك محسوب مى شود و شرق شناسان اهمیت فراوان به آن مى دهند. همچنین كتاب منطق الطیراو یك شاهكار عرفانى است.
مولوى درباره ی او و سنایى گفته است:
عطار روح بود و سنایى دو چشم او
ما از پى سنایى و عطار مى رویم
و هم او گفته است:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یك كوچه ایم
مقصود مولوى از «هفت شهر عشق» هفت وادیى است كه خود عطار در منطق الطیرشرح داده است.
محمود شبسترى درگلشن رازمى گوید:
مرا از شاعرى، خود عار ناید
كه در صد قرن چون عطار ناید
عطار شاگرد و مرید شیخ مجدالدین بغدادى از مریدان و شاگردان شیخ نجم الدین كبرى بوده است و همچنین صحبت قطب الدین حیدر را- كه او نیز از مشایخ این عصر است و در تربت حیدریه مدفون است و انتساب آن شهر به اوست- نیز درك كرده است. عطار مقارن فتنه ی مغول درگذشت و به قولى به دست مغولان در حدود سالهاى 626- 628 كشته شد.
منبع :
آشنایی با كلیات علوم اسلامی / قرن هفتم