در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
آیا از نظر قرآن ادیان الهی مختلفی وجود دارد؟
پاسخ:

 

علمای دین‏شناسی و نویسندگان تواریخ مذاهب معمولًا تحت عنوان «ادیان» بحث می‏کنند؛ مثلًا ‏می‏گویند دین ابراهیم، دین یهود، دین مسیح و دین اسلام؛ هریک از پیامبران صاحب شریعت را ‏آورنده یک دین می‏دانند. اصطلاح شایع میان مردم نیز همین است.‏

ولی قرآن اصطلاح و طرز بیان ویژه‏ای دارد که از بینش خاص قرآنی سرچشمه می‏گیرد. از نظر قرآن ‏دین خدا از آدم تا خاتم یکی است. همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران ‏غیرصاحب شریعت به یک مکتب دعوت می‏کرده‏اند. اصول مکتب انبیاء که «دین» نامیده می‏شود ‏یکی بوده است. تفاوت شرایع آسمانی یکی در یک سلسله مسائل فرعی و شاخه‏ای بوده که ‏برحسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگیهای مردمی که دعوت می‏شده‏اند متفاوت ‏می‏شده است و همه شکلهای متفاوت و اندامهای مختلف یک حقیقت و به سوی یک هدف و ‏مقصود بوده است، و دیگر در «سطح تعلیمات» بوده که پیامبران بعدی به موازات تکامل بشر، در ‏سطح بالاتری تعلیمات خویش را که همه در یک زمینه بوده القاء کرده‏اند. مثلًا میان تعلیمات و معارف ‏اسلام در مورد مبدأ و معاد وجهان، و معارف پیامبران پیشین از نظر سطح مسائل، تفاوت از زمین تا ‏آسمان است، و به تعبیر دیگر بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش‏آموز بوده که او را از کلاس اول تا ‏آخرین کلاس بالا برده‏اند. این، تکامل دین است نه اختلاف ادیان.‏

قرآن هرگز کلمه «دین» را به صورت جمع (ادیان) نیاورده است. از نظر قرآن آنچه وجود داشته است ‏دین بوده نه ادیان. یک تفاوت پیامبران با نوابغ و فلاسفه بزرگ این است که فلاسفه هرکدام مکتب ‏مخصوص به خود داشته‏اند؛ از این رو همیشه در جهانْ «فلسفه‏ها» وجود داشته نه «فلسفه»، ‏ولی پیامبران الهی همیشه مؤید و مصدّق یکدیگر بوده‏اند و یکدیگر را نفی نکرده‏اند. هرکدام از ‏پیامبران اگر در محیط و زمان پیامبر دیگر می‏بود مانند او قانون و دستورالعمل می‏آورد.‏

قرآن تصریح می‏کند که پیامبران یک رشته واحدی را تشکیل می‏دهند و پیامبران پیشین مبشّر ‏پیامبران پسین بوده‏اند و پسینیان مؤید و مصدّق پیشینیان بوده‏اند، و هم تصریح می‏کند که از همه ‏پیامبران بر این مطلب که مبشّر و مؤیّد یکدیگر باشند پیمان اکید و شدید گرفته شده است؛ ‏می‏گوید:‏

یاد کن هنگامی را که خداوند از همه پیامبران پیمان گرفت که آنگاه که به شما کتاب و حکمت دادم ‏و سپس فرستاده‏ای آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‏کند، به او ایمان آورید و او را یاری ‏نمایید. خداوند گفت: آیا اقرار و اعتراف کردید و این بار را به دوش گرفتید؟ همه گفتند: اقرار کردیم. ‏خداوند گفت: پس همه گواه باشید، من نیز از گواهانم[1]

قرآن کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفی می‏کند نه چندتا، یک نام روی آن ‏می‏گذارد و آن «اسلام» است. البته مقصود این نیست که در همه دوره‏ها دین خدا با این نام ‏خوانده می‏شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است، بلکه مقصود این است که ‏حقیقت دین دارای ماهیتی است که‏ بهترین معرّف آن لفظ «اسلام» است؛ و این است که ‏می‏گوید:‏

إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ[2]

دین در نزد خدا اسلام است.‏

یا می‏گوید:‏

ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً [3]

ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی بلکه حق‏جو و مسلم بود.‏

‏.. پیامبران با همه اختلافات فرعی و شاخه‏ای، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بوده‏اند. این ‏مکتب تدریجاً برحسب استعداد جامعه انسانی عرضه شده است تا بدانجا که بشریت رسید به ‏حدی که آن مکتب به صورت کامل و جامع عرضه شد و چون بدین نقطه رسید نبوت پایان پذیرفت. ‏آن کسی که به وسیله او صورت کامل مکتب عرضه و ابلاغ شد، حضرت محمّد بن عبداللَّه صلی الله ‏علیه و آله است و آخرین کتاب آسمانی قرآن است و همان طوری که قرآن کریم فرموده است:‏

وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ[4]

پیام راستین و موزون پروردگارت کامل گشت؛ کسی را توانایی تغییر دادن آنها نیست.‏[5]

 



[1] - وَ إذْ اخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أ أقْرَرْتُمْ وَ أخَذْتُمْ عَلی‏ ذلِکُمْ إصْری قالوا أقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدوا وَ أنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ. (آل‏عمران/ 81).

[2] - آل‏عمران/ 19

[3] - آل‏عمران/ 67

[4] - انعام/ 115

[5] - مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهری، ج‏2، ص: 180


،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است