شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام ذیل بحث مهر و نفقه به تاریخ پیدایش مهریه از دید جامعه شناسان غربی می پردازد و سپس مرحله پنجمی را بیان می کند که اسلام آن را پذیرفته و چنین می فرماید:
"مرحله پنجمی هم هست که جامعه شناسان و اظهارنظرکنندگان در باره آن سکوت میکنند. در این مرحله مرد هنگام ازدواج یک «پیشکشی» تقدیم خود زن میکند و هیچ یک از والدین حقی به آن پیشکشی ندارند. زن در عین اینکه از مرد پیشکشی دریافت میدارد، استقلال اجتماعی و اقتصادی خود را حفظ میکند. اولًا به اراده خود، شوهر انتخاب میکند نه به اراده پدر یا برادر. ثانیاً در مدتی که در خانه پدر است، همچنین در مدتی که به خانه شوهر میرود کسی حق ندارد او را به خدمت خود بگمارد و استثمار کند. محصول کار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به دیگری و در معاملات حقوقی خود احتیاجی به قیمومت مرد ندارد.
مرد از لحاظ بهره برداری از زن، فقط حق دارد در ایام زناشویی از وصال او بهرهمند شود و مکلف است مادامی که زناشویی ادامه دارد و از وصال زن بهره مند میشود، زندگی او را در حدود امکانات خود تأمین نماید.
این مرحله همان است که اسلام آن را پذیرفته و زناشویی را بر این اساس بنیان نهاده است. در قرآن کریم آیات زیادی هست درباره اینکه مهر زن به خود زن تعلق دارد نه به دیگری. مرد باید در تمام مدت زناشویی عهدهدار تأمین مخارج زندگی زن بشود و در عین حال درآمدی که زن تحصیل میکند و نتیجه کار او، به شخص خودش تعلق دارد نه به دیگری (پدر یا شوهر)."[1]
... فرزانه شهید در ادامه، فلسفه حقیقی مهر را چنین تبیین می نماید:
به عقیده ما پدید آمدن مهر نتیجه تدبیر ماهرانهای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر به کار رفته است.
مهر از آنجا پیدا شده که در متن خلقت نقش هر یک از زن و مرد در مسأله عشق مغایر نقش دیگری است. عرفا این قانون را به سراسر هستی سرایت میدهند، میگویند قانون عشق و جذب و انجذاب بر سراسر موجودات و مخلوقات حکومت میکند با این خصوصیت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر موجودی وظیفه خاصی را باید ایفا کند متفاوتند؛ سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است.
...مهر مادهای است از یک آیین نامه کلی که طرح آن در متن خلقت ریخته شده و با دست فطرت تهیه شده است.[2]
منبع:
انجمن سایت شهید مطهری
[1] - مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج19، ص: 196
[2] - مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج19، ص: 198 الی201